جامعه رفاه مثبت جایگزینی برای دولت رفاه

به نظر گیدنز دولت رفاه دو هدف دارد که عبارتند از ایجاد جامعه ای برابرتر، و نیز حمایت از افراد در سراسر دوره زندگی  او عدالت اجتماعی را به‌عنوان یکی از سیاستهای راه سوم برای گسترش رفاه اجتماعی و رفع فقر و محرومیت مطرح مینماید: «سیاست راه سوم باید علاقه عمیق به عدالت اجتماعی را حفظ کند و درعین حال بپذیرد که مسائل گوناگونی که در تقسیم بندی چپ و راست قرار نمیگیرند افزونتر از پیش است. برابری و آزادی فرد ممکن است در تعارض با یکدیگر باشند، اما اقدامات برابریخواهانه نیز اغلب دامنه آزادیهای افراد را افزایش می دهد. گیدنز خواهان نوسازی نهادهای رفاهی موجود است .

 گیدنز در سیاست راه سوم خود «مفهوم جامعة رفاه مثبت» را مطرح می‌کند. به نظر او دولت رفاه اساساً غیردموکراتیک، و وابسته به توزیع مزایا از بالا به پایین است. نیروی محرک آن حمایت و مراقبت است، اما فضای کافی به آزادی شخصی نمی‌دهد. برخی شکل‌های نهاد رفاهی بوروکراتیک،‌ بیگانه کننده و ناکارآمد است، و مزایای رفاهی می‌توانند، به شیوه‌ای متناقض، هدف‌هایی را که برای رسیدن به آن‌ها به وجود آمده‌اند تضعیف کنند. با وجود این سیاست راه سوم، ‌خواهان بازسازی نهادهای رفاهی است و نه برچیدن دولت رفاه .

به نظر گیدنز بعضی شکل‌های خدمات رفاهی، فرهنگ وابستگی و احتمال خطر اخلاقی را گسترش می‌دهند.

در رفاه مثبت علاوه بر دولت خود افراد و سازمان‌های دیگر نیز مشارکت دارند. اصل راهنما در سیاست رفاه مثبت،‌ عبارت است از سرمایه‌گذاری در سرمایة انسانی در هرجا که ممکن باشد و نه ارائه مستقیم کمک اقتصادی؛‌ به جای دولت رفاه باید دولت سرمایه‌گذاری اجتماعی (Social Investment State) را قرار داد.

به نظر گیدنز، بازسازی نظام خدمات رفاهی باید به طور هماهنگ با برنامه‌های توسعة فعالانة جامعه مدنی و استفاده از نظام‌های توزیع محلی صورت گیرد. در جامعة رفاه مثبت، دولت و جامعة مدنی باید با مشارکت با یکدیگر عمل کنند و موضوع اجتماع محلی برای سیاست جدید اساسی است. گروه‌های خیریه، کار داوطلبانه،‌ برنامه‌ها و ابتکارات محلّی، گروه‌های همسایگی و سازمان‌های اجتماع محلّی در تأمین رفاه اجتماعی مثبت می‌توانند مؤثر باشند.

گیدنز برای حمایت از مشارکت بخش سوم در فقرزدایی و رفاه اجتماعی مقولاتی چون کارآفرینی اجتماعی، تخصیص اعتبار خدماتی به کارهای داوطلبانه و خیریه، ارائة طرح‌های اعتباری کوچک برای تشویق ابتکارات اقتصادی محلی، و گسترش مالکیت مؤسسات کسب و کار محلی را مطرح می‌کند  * مفهوم سیاست زایا در جامعه رفاه مثبت

گیدنز مفهوم دیگری را در ارتباط با جامعه رفاه مثبت مطرح می کند. منظور از رفاه مثبت استفاده  از سياست زايا در خدمات رفاهي است. يعني حکومت نبايد فقط به مردم مقرري منفعلانه بدهد بلکه بايد به دنبال ايجاد فرصت‌هايي براي آنان باشد مثلاً در امور آموزشي آنها بايد انعطاف پذيري را ياد بگيرند تا بتوانند در اين بازار بسيار متغير و بي‌ثبات خود را با شرايط جديد وفق دهند و اين از وظايف دولت است. نويسنده در مورد سالمندان نيز همين سياست را اينگونه توضيح مي‌دهد: « از يک ديدگاه زايا, بايد شرايطي را فراهم ساخت که تحت آن از استعدادها و مهارت‌هاي آدمهاي سالمند استفاده شود و «بازنشستگي» به معناي يک آخر خط بي ثمر نباشد.