عوامل اجتماعی و تصادفات رانندگی

مطالعات نشان داده اند که نگرش فرد نسبت به قوانین، تخلفات رانندگی، ابزارهای کنترل، دیدگاه فرد نسبت به سرنوشت و هنجارهای غیر رسمی، سن، جنسیت نیز بر تصادفات رانندگی تاثیرگذار می باشند.

افرادی که وارد جریان ترافیک می شوند همگی در خود حامل فشارهای اجتماعی گوناگون اجتماعی بوده و آن ها را مستقیم در رفتار خود به عنوان راننده، عابر یا سرنشین دخالت می دهند. نخستین شکل این فشارها فشارهای اقتصادی است مانند بیکاری، فقر عمومی. نتیجه مستقیم فشارهای اقتصادی، به صورت فشارهای اجتماعی وارد جریان ترافیک می شود. فشارهای خانوادگی  بر نوجوانان، ترک تحصیل و شکست تحصیلی همگی می تواند به صورت مجموعه ای از عوامل اجتماعی بر تصادفات رانندگی تاثیر گذار باشد.

پژوهش ارجه (2004) با عنوان بررسی روانی اجتماعی سیستم ترافیک و تصادفات ترافیکی نشان داد که بین سبک زندگی و میزان تصادفات رابطه وجود دارد. برای مثال کسانی که اکثر اوقاتشان را در خارج از خانه به سر می برند و به فعالیت هایی نظیر گوش دادن به موسیقی، علاقه به فوتبال، سینما رفتن و نوشیدن مشروبات الکلی می کنند، نسبت به دیگران رانندگی پرخطر بیشتری داشته اند.

الحماد، سیمونس و ال اسفار(2010) در پژوهشی نشان دادند که اجرای ناکافی مقررات به طور معنی داری با خطر تخلفات و تصادفات رانندگی رابطه دارد و بهترین پیش بینی کننده تصادفات رانندگی در کشور کویت است.

پژوهش های زیادی نشان می دهند که میزان مصرف الکل با نرخ تصادفات رانندگی رابطه ای مستقیم دارند به این صورت که الکل با برداشتن مهار مغزی، تیره سازی قدرت قضاوت و در غلظت های بالای سرمی با کند کردن پاسخ به محرک ها، کندی رفلکس ها خطر کوتاه مدت تصادفات را افزایش می دهد. جوانان، زنان و کسانی که تجربه کمی در مصرف الکل دارند، تحمل کمتری به الکل داشته و بیشتر در معرض تصادفات مرتبط با الکل هستند(سادرستروم و همکاران 1995، هینگستون و همکاران 1996؛ کندی و همکاران، 1996، روز و همکارن، 1996؛ وینستاین، 1994؛ بایمس و همکاران، 1994 ).

نورفیژن، جورگینسون و راندما (2012) در پژوهشی با عنوان پیش بینی کننده های اجتماعی-جمعیت شناختی و فرهنگی پیش بینی کننده تصادفات در نروژ، غنا، تانزانیا و اوگاندا به این نتیجه رسیده اند که ویژگی های جمعیت شناختی مانند جنسیت، سن و تحصیلات پیش بینی کننده تصادفات می باشد. به علاوه جنسیت مرد تنها پیش بینی کننده معنی دار تصادفات در نروژ است. غرهنگ فردگرایی/ جمع گرایی و تقدیر گرایی با تصادفات در کشورهای آفریقایی رابطه داشت. جنسیت مرد همچنین پیش بینی کننده تصادفات در کشورهای آفریقایی بود.

جننکووا (2010) در پژوهشی نشان داد که شرایط فیزیکی راننده، وضعیت هیجانی راننده در هنگام  رانندگی، خصوصیات وسیله نقلیه به طور مستقیمی با شخصیت راننده، شرایط محیطی، اقدامات ترافیکی پلیس، سطح فرهنگ جامعه، کیفیت آموزشی که فرد در دوره های رانندگی دریافت می کند، و تجربه راننده  رابطه دارد.

در پژوهشی که توسط گومز تالگون و آلوارز  (2006) انجام شد نتایج نشان داد که افرادی که دچار وابستگی به الکل هستند، مشکلات ترافیکی بیشتری دارند
الویک(2012) در یک فراتحلیل نشان دادند که مصرف مواد و دارو با تصادفات جاده ای ارتباط دارد.

پژوهش رحیمی و کاظمی (1390) با عنوان تحلیل فرهنگ خطرپذیری رانندگان در نواحی درون شهری و برون شهری نشان داد که پارامترهای موثر و مهم عامل انسانی که در فرهنگ خطرپذیری و رانندگی موثر هستند عبارتند از: سن، جنسیت، تحصیلات، محیط و درآمد. سن و جنسیت دو عامل مهم در تغییر حالات و رفتار راننده است.

رحمانی فیروزجاه و همکاران(1385) در پژوهشی با عنوان بررسی جامعه شناختی علل تصادفات جاده ای در شهرستان بابل نشان دادند که سن، تحصیلات، خردورزی، تقدیر یرایی، نظام هنجاری، رضایت شغلی و شیوه گرفتن گواهینامه بر میزان تصادفات تاثیر گذار است.

بهروان و بهروان(1390) در پژوهشی به بررسی علل جامعه شناختی رفتارهای پرخطر رانندگی به نقش عواملی چون قانون گریزی، رانندگی خصومت آمیز، احساس هویت ملی و دینی، نیازهای اجتماعی، سابقه رانندگی، مواد، متوسط رانندگی در روز، تعداد جریمه در سال گذشته اشاره کرده اند.

اسماعیلی و میکائیلی(1389)در پژوهشی باعنوان بررسی رابطه بین سطح رفاه اقتصادی و تخلفات رانندگی در شهرستان ارومیه به این نتیجه رسیدند که بین سطح رفاه اقتصادی و میزان تخلف و عدم توجه به فرمان پلیس رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

خیرآبادی و بولهری(1390) در پژوهشی با عنوان نقش عوامل انسانی در تصادفات جاده ای نشان دادند که عوامل انسانی مرتبط با حوادث رانندگی در جاده ها به دو گروه کلی تقسیم می شوند. عواملی که وابسته به عملکردعصب- زیست شناختی انسان بوده، خارج از کنترل و مدیریت شخص در حال رانندگی است و عواملی که وابسته به زمینه های شخصیتی افراد بوده، در تعامل با هم عمل می کنند و اغلب تجمعی از عوامل در افراد را می توان دید.