مفاهیم فقر، سطوح و ابعاد آن
- توضیحات
- نوشته شده توسط مریم قادرپور
- دسته: پیشگیری از آسیب های اجتماعی
- بازدید: 5399
مفهوم فقر-به دلیل ماهیت پیچیده و چند بعدی فقر،در منابع موجود و پژوهشهای انجام شده، تعاریف متفاوتی برای فقر ارائه شده است.
اما همه به نوعی به هنجاری بودن مقوله فقر تأکید دارند و معتقدند تنها با تعاریف از پیش تعیین شده میتوان فقیر را از غیر فقیر جدا نمود.یعنی فقر همیشه مقایسهای بین یک مشاهده و یک شرط از پیش تعیین شده است. علت این تفاوتها را میتوان نخست ناشی از نوع تفکر در مورد نقش اجتماعی انسان، برداشت از مفهوم عدالت اجتماعی،باور به اصالت فرد یا جمع،شرایط زیست بومی و امثال آن(همچون بولتوینیک)و دوم نیازهای متنوع انسانی که فقدان هریک منجر به تعریف جدیدی از فقر میشود،دانست.نیازهای انسان بر حسب شرایط زمانی،مکانی،مرحله پیشرفت و تمدن،شرایط فنی و سطوح فرهنگی و غیره تغییر مییابند.با نگاهی به ادبیات اقتصادی مربوط به فقر میتوان دریافت که به دلیل وجود دیدگاههای متفاوت،تعریف مشخص و ثابتی از این مقوله در بین اقتصاددانان وجود ندارد،اما تقریبا تمامی اقتصاددانان تقسیمبندی فقر به دو گروه کلی فقر مطلق و فقر نسبی را پذیرفتهاند.
فقر در تعریف مطلق آن بهعنوان ناتوانی فرد یا یک خانواده د ر دسترسی به منابع کافی برای تأمین نیازهای اساسی زندگی میباشد(فیلدز 2001).
فقر نسبی به صورت ناتوانی در کسب متوسط سطح زندگی افراد یک جامعه تعریف شده است.
فقر بر حسب مکان و زمان به صورتهای مختلف تعریف شده و همواره بین محققان اختلافنظر وجود داشته است؛ ولی اکثر این محققان و مفسران در خصوص نیاز به تعریففقر اتفاق نظر دارند. تانسند (1985) در مطالعات خود در خصوص فقر در دهههای 1960 و 1970 فقر را به صورت زیر تعریف کرده است: «افراد، خانوادهها و گروههای جمعیتی را زمانی میتوان فقیر به حساب آورد که با فقدان منابع برای کسب انواع رژیمهای غذایی، مشارکت در فعالیتها و شرایط و امکانات معمول زندگی، مواجه باشند.>>
از نظر سن (Sen) کلیه تعاریف صورت گرفته در خصوص فقر به نوعی به محرومیت، اشاره میکنند. البته محرومیت خود یک مفهومی نسبی است که ممکن است در مکانها و زمانهای متفاوت کاملاً با هم فرق داشته باشند. از دیدگاه بانک توسعة آسیا فقر عبارت است از محرومیت از داراییها و فرصتهایی که هر فرد مستحق آنها میباشد.
بوت و راونتری (Booth & Rowntree) دو نفر از پیشگامان مطالعات فقر در کشور انگلستان در اواخر قرن نوزدهم تلاش کردند که بین فقر مطلق و فقر نسبی تمایر قائل شوند. فقر مطلق یک موضوع عینی است که برحسب «ناتوانی در کسب حداقل استاندارد زندگی» تعریف شده است. اگر فردی در سطحی کمتر از این حداقل باشد توان لازم را برای ادامة زندگی نخواهد داشت.
در مقابل فقر مطلق، فقر نسبی قرار دارد که یک موضوع نسبی است و به ناتوانی در دسترسی به یک سطح معین از استانداردهای زندگی که در جامعة فعلی لازم یا مطلوب تشخیص داده میشود تعریف شده است. به این ترتیب در تعریف فقر نسبی به نابرابری در توزیع درآمد و ثروت بیش از میزان مطلق درآمد افراد توجه میشود.
اما حداقل رفاه یا حداقل معاش مفهومی است که تعریف واحدی برای آنها وجود ندارد. کوچکترین تغییر در مفهوم حداقل رفاه یا حداقل معاش، موجب تغییر اساسی در اندازة فقر میشود. علیرغم عدم توافق راجع به حداقل معاش، هر محقق ناچار است یک تعریف عملیاتی از آن ارائة دهد تا به کمک آن امکان محاسبة اندازة فقر فراهم آید. پس از تعریف و تعیین حداقل معاش، شرایط برای محاسبه ما به ازای ریالی آن فراهم میشود. هزینة ریالی تامین حداقل معاش به خط فقر موسوم است. با توجه به اینکه فقر از ابعاد مختلفی همچون فقر نسبی و فقر ذهنی تعریف میشود بنابراین میتوان انتظار داشت که با توجه به مفاهیم مختلف فقر، انواع خط فقر را بتوان اندازه گرفت.
مفاهیم فقر، سطوح و ابعاد آن
از زمانی که «فلسفه فقر» توسط پرودون در 160 سال پیش به نگارش درآمده و در آن فقر ناشی از عدم اعتنا و اجرای عدالت جامعه به ارزش کار مردم دانسته شده است، مدت طولانی جهت شناخت فقر میگذرد. تلاشهای بسیاری در این راستا صورت گرفته است، اما کماکان مشکل باقی است. حتی جوابیه کارل مارکس به پرودون در قالب «فقر فلسفه» به این مسئله مهم اشاره دارد که تا زمانی که خود شناخت فقر دچار مشکل باشد نمیتوان فهمید فقر چیست و فقیر کیست و چه سیاستهایی را برای حل آن اتخاذ نمود (رئیسدانا، 2:1379 )
ـفقر مطلق و فقر نسبی
در این رویکرد فقر مطلق در واقع تعریفی از ادامه بقا و یا حداقل زندگی است. به عبارتی مجموعه کالاها و خدماتی که برای حیات یک خانواده ضروری است، مرز بین فقیر و غیر فقیر در نظر گرفته میشود. فقر نسبی بنا به تعریف پایین بودن درآمد فرد از متوسط درآمد جامعه میباشد. (Schiller,2001:16-(17. به فقر نسبی گاهی فقر درآمدی نیز گفته میشود و یک مفهوم قراردادی بوده و در جوامع مختلف تعاریف متفاوتی دارد.
فقر مبتنی بر نیازهای اساسی
رایجترین رهیافت در تعریف فقر، مشخص ساختن نیازهای اساسی انسان میباشد. میدانیم مهمترین نیاز اساسی فرد مواد غذایی لازم برای دریافت سطحی از انرژی غذایی میباشد (راوالیون، 1376: 42). در واقع پایینترین و در عین حال مهمترین سطح فقر، فقر غذایی میباشد. پس از آن محرومیت در دریافت سایر نیازها از قبیل، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش مطرح میگردد.
فقر انسانی
این نوع فقر که در قالب شاخص فقر انسانی (HPI: Human Poverty Index) متبلور میگردد، براساس میزان محرومیت افراد جامعه در سه زمینه اساسی زندگی انسانی یعنی طول عمر، دانش و آگاهی و سطح زندگی قابل قبول پایه گذاری شده است. در شاخص فقر انسانی، «طول عمر» درصدی از جمعیت جامعه است که انتظار رسیدن به سن 40 سالگی را ندارند. محرومیت از دانش و آگاهی نیز با درصد بیسوادی بزرگسالان مورد توجه قرار میگیرد. کمبود و محرومیت از داشتن یک سطح قابل قبول از زندگی از نظر امکانات و تسهیلات اقتصادی با دو معیار دیگر یعنی درصد جمعیت غیر برخوردار از منابع آب بهداشتی به صورت پایدار و درصد کودکان زیر پنج سال دچار کم وزنی اندازهگیری میشود. (گزارش توسعه انسانی، 388:2003)
فقر قابلیتی
در این نگاه، فقر صرفاً پایین بودن درآمد که ضابطه متعارف شناسایی فقر است نبوده و از آن به عنوان محرومیت از قابلیتهای اساسی یاد میشود. در نگاه جدید فقر به معنای فقدان قدرت فرد یا جامعه در دستیابی به غذا و خدمات بهداشتی و درمانی، ناتوانی از حفظ حریم و حرمتهای انسانی، ناتوانی در پاسداری از عزت نفس، عدم توانایی در دستیابی به آزادیهای اساسی و حداقل آموزش تعریف میشود.(فقر و شکاف اجتماعی، دفتر دوم مجموعه گزارشهای همایش چالشها و چشماندازههای توسعه ایران، 1381)
برنامههای مبتنی بر فقر قابلیتی تلاش دارند تا زمینههای پیدایش فقر را کاهش داده یا از بین ببرند. گسترش آموزش عمومی، بهداشت و درمان و به عبارت دیگر ارتقای کیفیت زندگی از طریق بهبود شاخصهای توسعه انسانی از بهترین راهکارها در این زمینه معرفی شدهاند.
منابع:
- فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی
- خیاطی ظهیری،سپیده(1385؛بررسی فقر در ایران،پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران:دانشگاه الزهراء.تهران:کویر.
- زنوز،بهروز هادی،(1384)؛فقر و نابرابری درآمد در ایران"،فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی،ش 17،صص 165-206.
- خداداد کاشی، فرهاد و باقری، فریده، (1384). نحوه توزیع فقر در ایران. فصلنامه پژوهشهای اقتصاد ایران، شماره 22
- علیخواه، فردین. (1382)، علل و عوامل قانونگریزی، نشریه انتخاب. شهریور 1382
- رئیس دانا، فریبرز. (1380)، بررسیهایی در آسیبشناسی اجتماعی در ایران، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. تهران.
- رئیسدانا، فریبرز و دیگران. (1379)، فقر در ایران، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. تهران.
- ممتاز، فریده. (1381)، انحرافات اجتماعی، شرکت سهامی انتشار. چاپ اول. تهران.