تعریف و تبیین مساله اجتماعی

مسأله اجتماعي(Social Problem) يا (Social Issue)، عبارت از وضعیتی است که به نظر تعداد افراد جامعه؛ چه آنان که درگیر مسأله‌اند، یا افراد دیگر که مبتلابه مسأله نیستند، مایه سختی  تلقی شود؛ هرچند امکان بهبود داشته باشد. مسأله اجتماعی، هم شامل موقعیت عینی و هم تفسیر ذهنی از وضعیت اجتماعی است، که جامعه را در حالت بحرانی قرار می‌دهد. مسأله اجتماعی، شامل بزهکاری نوجوانان، جرم، الکلی بودن مزمن، خودکشی، اختلال روانی، طلاق، تبعیض قومی و گروهی، کمبود مسکن، بی‌کاری، اعتیاد به مواد مخدر و غیره می‌شود.[1] 

"اجتماعی بودن" در وسیع‌ترین معنا، هر نوع رفتار یا نگرشی است که از طریق تجربه حال یا گذشته، از رفتار سایر مردم تأثیر پذیرفته؛ یا اشاره به رفتاری است، که به سوی سایر مردم جهت‌گیری شده است. اجتماعی بودن در برخی موارد به همکاری یا کنش گروهی، سازمان‌یافته و هدفمند محدود می‌شود. گاهی اوقات هم دلالت ضمنی اخلاقی داشته و به کنشی اشاره می‌کند که به سوی رفاه کل جامعه و یا اعضای محروم آن، جهت‌گیری شده است. در اغلب موارد، اجتماعی بودن، بدون هیچ صبغه اخلاقی لازمی، برای اشاره به آگاهی از احساسها و نگرشها، به دیگران و برای اشاره به رفتاری که متأثر از چنین آگاهی باشد، به کار برده می‌شود.[2]

پس از آغاز انقلاب صنعتي با تغييرات به‌وجودآمده، مشكلات مختلف در جهان به‌ويژه در كشورهاي صنعتي پديدار گرديد. تأسيس كارخانه‌هاي مختلف همراه با استخدام افراد در آن به مرور زمان استقلال و خلاقيت افراد را از آنها گرفت، صنعت بر انسان مسلط گرديد و اين امر باعث شد كه مسائل و مشكلات براي انسان صنعتي به وجود آيد و او را در تنگنا و فشار قرار دهند. مشكلات به‌وجود‌آمده در جريان صنعتي‌شدن، تأثيراتي بر روي افراد، خانواده، روحيات، طول عمر، مرگ و مير، آلودگي محيط زيست، تعذيه و ... گذاشت. از نميه دوم قرن هجدهم نظام و سيستم كارخانه‌اي به جاي نظام دستي قرار گرفت. در جريان صنعتي‌شدن با تغييرات سريع در جوامع نظام خانوادهها دگرگون گرديد و با گسترش حركت افراد از روستاها به سوي شهرها، تغييرات فرهنگي را به ارمغان آورد و باعث ناهنجاري‌هاي اجتماعي، انحرافات جنسي، اخلاقي، افزايش طلاق و ... در نقاط مختلف جوامع صنعتي گرديد، كه جامعه‌شناسان را واداشت تا به بررسي و تحليل مسائل اجتماعي در جوامع بپردازند.[3]
 
زمینههای مسئله اجتماعی

زمینههای مسئله اجتماعی مربوط به عوامل و شرایط مختلف موجود در جامعه، تغییـرات نا­هماهنگ و ترکیب نامتـوازن ارکان و مؤلفههای درونی و بیرونی جـامعـه می باشد. وجود خشونتهای خانوادگی؛ رفتار نابهنجار افراد و گروه های اجتماعی زمینه را برای گسترش مسائل اجتماعی در جامعه تقویت می کند.[4] پیشرفت وسایل زندگی و ارتقای آن، به‌خصوص در کشورهای جهان سوم، با تغییرات سریع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی همراه بوده؛ که تغییرات ناگهانی در این کشورها باعث تضاد و تفاوت های بی‌رویه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گردیده است. دگرگونیهای فوق، شکاف بین فقراء و اغنیاء را تقویت نموده؛ که اختلاف طبقاتی و تفاوتهای سطح زندگی در شهـرها و روستـاها بیانگر وجود این شکاف و گسترش مسائل اجتماعی می باشد.[5]
 
عوامل تحقق مسائل اجتماعی

بی‌شک عوامل مختلفی در تحقق مسائل اجتماعی نقش دارد؛ ولی در این میان برخی از عوامل، نقش بارزتری در رابطه با مشکل اجتماعی دارند که در نوشتار، به برخی از این عوامل، اشاره می‌شود:
 
1) عوامل اقتصادی

عوامل اقتصادی نقش اساسی در شکل‌گیری مسائل اجتماعی دارد؛ مشکل اقتصادی از جمله مسائلی است که همواره دامن‌گیر خانواده ها در زندگی روزمره‌شان است. بی‌کاری و عدم وجود شغل برای افراد، به‌خصوص سرپرست خانواده باعث عدم تأمین مخارج خانواده و به‌ویژه فرزندان می‌گردد. در برخی موارد، والدین برای تأمین مخارج فرزندانشان، مجبورند هم‌زمان چند شغل، با درآمد پایین را تجربه کنند. این کار، با عدم رسیدگی به تربیت فرزندان همراه است. از همین‌رو زمینه و بستر برای شکل گیری مسائل اجتماعی هموار می‌گردد.[6]  
 
2) عوامل فرهنگی

عوامل فرهنگی در شکل‌گیری مسائل اجتماعی نقش بسیار اساسی دارد؛ زیرا اگر بخش‌های مختلف فرهنگی نتواند در کنار سایر جنبههای زندگی اجتماعی رشد کند، شکاف فرهنگی در جامعه به وجود خواهد آمد. در این‌صورت توازن فرهنگی در اجتماع به‌هم خورده و به دنبال آن، تأخر فرهنگی در جامعه به وجود می‌آید، افکار و اهداف افراد در جامعه به هم می‌ریزد و در مواردی منجر به رفتار انحراف آمیز می گردد.[7] به عنوان مثال اگر میان پیشرفت در بخش تولید ماشین و فرهنگ ترافیک در جامعه، توازن برقرار نگردد، با مشکل ترافیک در جامعه روبرو خواهیم بود؛ که در برخی موارد، زمینه ساز مسائل اجتماعی است.
 
3) عوامل اجتماعي

عوامل اجتماعی به عنوان مؤثرترین عناصر در بروز و پیدایش مسئله و آسیب‌های اجتماعی نقش اساسی دارند.[8] زیرا فرد، خانواده و جامعه یک مثلث را تشکیل می دهند که اختلالات رفتاری در هریک از آنها سبب ایجاد آسیب‌ها و پیدایش مسئله بسیاری در جامعه می‌گردد. دروغ‌گفتن، سیتز و درگیری، عدم احساس مسئولیت، انحرافات اخلاقی، عدم دلبستگی و سرسپردگی اعضای خانواده نسبت به هم، طلاق و اعتیاد را می‌توان از عوامل خشونت‌زا در بستر جامعه و خانواده دانست.[9] در این مختصر از ميان عوامل اجتماعي به دو مورد اعتیاد به موادمخدر و طلاق كه بيشتر دامن‌گير جامعه بشري است اشاره مي‌كنيم:

 الف) اعتياد به مواد مخدر، از مسائلی است که دامن‌گیر بسیاری از خانواده‌ها است؛ که باعث از هم پاشیدن بنیان خانواده می‌شود. رفتار خشونت‌آمیز در افراد معتاد در حد بالا و وفاداری و تعهد نسبت به خانواده بسیار کم است؛ از این‌رو ارتکاب جرائم در افراد معتاد به دلیل ضعف روابط خانوادگی بسیار زیاد است. بسیاری از معتـادان برای تأمین مخارج مواد، دست به کارهای خطرناکی چون دزدی، تجاوز به دیگران و آدم‌کشی می‌زنند؛ که همه، از جمله موارد رفتار نابهنجار افراد معتاد به مخدر، می‌باشند.[10] 
ب) طلاق، يكي ديگر از مسأله اجتماعي است كه باعت از هم پاشيدن بنيان خانواده‌ها شده و آثار مخرب آن جامعه را دچار ناهنجارهاي فراوان مي‌سازد. از جمله آثار مخرب طلاق، مي‌توان بر مشكلات زوجين به‌ويژه زنان مطلقه، اشاره نمود؛ خصوصاً مادرانی كه فرزند خردسال دارند، با مشكلات مالي شديدتري گرفتار مي‌شوند. فقدان شوهر به عنوان منبع اصلي نان‌آور در خانواده، به چالش بزرگی در زندگي زنان تبديل مي‌شود. از طرفی زن، وظيفه و نقش مادري برعهده‌ داشته و رسیدگی به كوكان و تدارك امكانات لازم براي تحصيل فرزندان جزءمسئولیت‌های وی محسوب می‌شود.[11] [1]. گولد، جوليوس و كولب، ويليام ل؛ فرهنگ علوم اجتماعی، گروه مترجمان، تهران، مازيار، 1384، چاپ دوم، ص774.
[2]. همان، ص29.
[3]. شیخی، محمدتقی؛ جامعه‌شناسی مسائل اجتماعی و مددکاری اجتماعی، تهران،  حریر، 1381، چاپ اول، ص40-43.
[4]. همان، ص35.
[5]. شیخی، محمدتقی؛ جمعیتشناسی اقتصادی و اجتماعی، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1380، چاپ دوم، ص138.
[6]. ستوده، هدایت‌الله؛ آسیب‌شناسیاجتماعی، تهران، آوای نور، 1385، چاپ شانزدهم، ص53.
[7]. شیخی، محمدتقی؛ جامعه‌شناسی مسائل اجتماعی و مددکاری اجتماعی، ص37.
[8]. همان، ص90.
[9]. ستوده، هدایت‌الله؛ همان، ص54.
[10]. شیخاوندی، داور؛ جامعهشناسی انحرافات و مسائل جامعه‌ی ایران، تهران، قطره، 1384، چاپ اول، ص138.
[11]. بستان، حسين و همكاران؛ جامعه شناسي خانواده و اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه