زنان بی سرپرست و بد سرپرست - بخش دوم
- توضیحات
- نوشته شده توسط بهرام محمدی فرزام
- دسته: پیشگیری از آسیب های اجتماعی
- بازدید: 3149
عوامل مؤثر بر بروز مشکلات زنان سرپرست خانوار - /فقـر/ از جمله حادترین مشکلات زنان سرپرست خانوار است. معمولاً خانوارهای با سرپرست زن از خانوارهای با دوسرپرسـت ( زن و مرد ) از نظر اقتصادی ضعیف تر هستند. این گونه خانواده ها با از دســت دادن مرد خانواده نان آور خود را از دست می دهند و گاه مجبور می شوند از دیگر وابستگان نیزسرپرستی کنند. در این گونه خانوارها زنان باید به تنهایی علاوه بر سرپرستی خانواده و کسب درآمد و مدیریت اقتصادی، مواظبت از بچه ها، کارهای خانه و بهبود شرایط زندگی اعضای خانوار را نیز بر عهده بگیرند.
در چنین شرایطی، از سویی وقت و انرژی کمتری برای انجام اموری چون تهیه کالاها و مواد غذایی ارزان تر یا تهیه برخی اقلام مورد نیاز خانواده در منزل دارند و از سوی دیگر نقش بازتولیدی زنان، آنان را مجبور به کار پاره وقت، انعطاف پذیر یا اشتغال خانگی می کند.
این شرایط زنان را از آموزش و کسب مهارت باز داشته، موجب دریافت دستمزد کمتر نیز می شود. دشـــواری ترکیب شغل زن با مراقبت ازخانواده موجب تمرکــــز فعالیت این زنان در بخش غیررسمی بــازارکارنیز می شود.این عوامل و دیگر عوامل اجتماعی شرایط را برای فقر بیشتر زندگی خانوارهای با سرپرست زن فراهم می کند. منزوی شدن زنان سرپرست خانوار
پیامدهای فرهنگی ناشی از طلاق و در مواردی شرمساری از نوع شغل و همینطور گرفتاری های متعدد سبب می شود این زنان از روابط اجتماعی و ارتباط با دیگران پرهیز کنند. البته با توجه به مسوولیت چندگانه آنان در زندگی، وقتی برای برقراری ارتباط با دیگران برایشان باقی نمی ماند.
بیش از نیمی از زنان سرپرست خانوار احساس ضعف و ناتوانی می کنند. این مشکل در جامعه شهری به ۸/۵۹ درصد می رسد. ترس و نگرانی ازآینده مبهم و نامعلوم
نبود تضمین برای تأمین نیازهای زندگی آتی از مهم ترین دغدغه های زنان سرپرست خانوار می باشد. در ۲/۶۰ درصد از زنان سرپرست خانوار احساس اضطراب و نگرانی از آینده وجود دارد. نداشتن شغل
مهم ترین دغدغه زنان سرپرست خانوارنداشتن شغل مناسب و نبودتأمین اجتماعی لازم است. به طوری که ۸/۶۸ درصد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش نهادهای حمایتی،با هیچ حرفه ای که امکان دستیابی به شغلی با حداقل در آمد را برای آنان فراهم کند آشنا نیستند. ناکافی بودن حمایت های مالی و معنوی دولت
این امر سبب شده تا زنان در بخش خصوصی و غیررسمی از جمله انجمن های خیریه امرار معاش کنند. علیرغم تلاش های سازمان بهزیستی در جهت بهبود کیفیت خدمات رسانی به زنان سرپرست خانوار و زنان خودسرپرست همچنان مشکلات معیشتی در این خانواده ها مشاهده می شود. محدودیت خدمات بیمه ای و نبود تأمین اجتماعی کافی جهت تمامی زنان سرپرست خانوار
اگر چه با تصمیمات اتخاذ شده قدم های موثری در رفع مشکلات زنان برداشته شده است اما هنوز تا رسیدن به شرایط مطلوب راه درازی باقی مانده و زنان بسیاری همچنان نیازمند حمایتی قانونی و دولتی هستند.
البته برخی مسائل سبب کم شماری زنان سرپرست خانوار گردیده است، به عنوان مثال در برخی خانواده ها سرپرست مرد، به صورت غیر فعال می باشد و بدون درآمد و عملاً خانواده توسط زن تأمین می شود ولی در سرشماری این خانواده، مرد سرپرست معرفی نه زن یا در برخی خانواده ها وجود مرد معتاد یا بزهکار که عملاً هم نقش سرپرست خانواده و تأمین معاش از او سلب می گردد علاوه بر هزینه های گزاف صرف اعتیاد و...، امرار معاش و هزینه مخارج زندگی به عهده زن می باشد ولی او به عنوان سرپرست محسوب نمی شود و یا در مورد مهاجرت و اقامت غیرقانونی مردان افغانی در ایران، به دلیل قرارداشتن این افراد در معرض دستگیری و اخراج، اساساً حضورشان در خانواده مقطعی است و اغلب فشارهای اقتصادی و مالی بردوش زنان خانواده هایشان قرار دارد.
مورد دیگر مربوط به زنانی می شود که بر اثر طلاق یا فوت همسر، سرپرست خانواده را از دست می دهند و گاه به منزل پدری بازگشته و تحت حمایت پدر قرار می گیرند. این مساله سبب می شود مفهوم سرپرست خانوار در مورد آنها صدق نکند.
مهوش خوش نیت کارشناس امور اجتماعی و آسیب ها می گوید: در طی سال های اخیر توجه ویژه ای به زنان سرپرست خانوار شده است که باعث شده بسیاری از معضلاتی که آنها با آن مواجه بودند حل شوند.
همچنین نگاه جامعه و نگرش های مردم هم خیلی بهتر شده و از بار فشارهایی که این زنان تحمل می کردند کاسته شده است.» وی ادامه می دهد:« در گذشته زنان در صورتی که زن سرپرست خانوار می شدند اقدام به ازدواج مجدد می کردند و این ازدواج ها آنها را عمدتاً با مشکلات دیگری مواجه می کرد چرا که عجول بودن و فشار خانواده ها در این زمینه باعث بوجود آمدن شکاف جدیدی از جمله ازدواج های ناموفق و شتابزده می کرد.اما امروزه زنان توانمند تر شده اند و بسیاری از آنها به تنهایی بار مسوولیت را به دوش کشیده و سعی می کنند به اصطلاح گلیم خود و خانواده را از آب بیرون بکشند.»
این کارشناس معتقد است: بزرگترین نیازمندی این قشر تأمین مالی از طریق اشتغال به کار و تقویت روحی از طریق ارتباط با دوستان و اقوام می باشد و جامعه نباید به آنها نگاهی ترحم آمیز و بدبین داشته باشد. به نظر می رسد برای حمایت کردن اساسی جهت رسیدن به نتیجه مطلوب، دولت باید با پررنگ کردن نقش خود و اختصاص بودجه های مناسب جهت کار و اشتغال از یک طرف و مستمری ماهانه و بیمه کردن این افراد از طرف دیگر گامی بزرگ در جهت رفع این معضلات و مشکلات بردارد و این نکته را فراموش نکنیم که سالم سازی فضای زندگی این زنان و کمک به خودکفایی آنان باعث تربیت فرزندان آگاه آنان در جامعه خواهد شد. 4) تاريخچه زنان سرپرست خانوار در ايران و جهان
1-4) بررسي آماري در ساير كشورها
به طور كلي 37 درصد از خانوارهاي جهان را زنان سرپرستي ميكنند. (مطيع، 1378: ص3) و بالغ بر 70 درصد از خانوارهاي تك نفره يا به عبارتي خودسرپرست در جهان، توسط زنان و 30 درصد توسط مردان اداره ميشود (الحداد، 2003: ص9).
با توجه به آمار ثبت شده از منابع رسمي، زنان سرپرست خانوار در دنيا 42/9 درصد كل خانوارها را تشكيل ميدهند. در اروپا و آمريكا 20-15 درصد، آفريقا و جنوب آسيا 30 درصد، يمن 22 درصد، لبنان 12 درصد و سودان 66 درصد از خانوارها توسط زنان سرپرستي ميشوند. (همان). زنان در مصر 49 درصد جمعيت را تشكيـل ميدهـند و 20 درصـد از خانـوارهـاي مصـري توسـط زنان سرپرستي ميشوند ( P.200، 2003، albayan ).
مطالعات بهداشتي و جمعيتشناختي سازمان ملل حاكي از آن است كه آمريكاي لاتين و برخي از كشورهاي واقع در منطقه صحراي آفريقا شاهد كمترين تفاوتها در زمينه تعيين جنسيت سرپرست خانواده براساس اندازه خانواده هستند (به طور ميانگين سرپرستي خانواده پنج نفره با مردان و چهار نفره با زنان). براساس مطالعات، اين تفاوتها در برخي كشورهاي شمال آفريقا و آسياي غربي مشهودتر است (به طور ميانگين سرپرستي خانواده شش نفره با مردان و چهار نفره با زنان). همچنين بررسيهاي انجام شده در سه كشور از چهار كشور واقع در آسياي غربي و شمال آفريقا نشان ميدهد كه بالغ بر 80 درصد زنان سرپرست خانواده، جدا از همسر خود زندگي ميكنند، طلاق گرفته يا بيوهاند.
بر اساس تحقيقات بينالمللي 60درصد زنان در جهان نانآور خانهاند و مطالعات آماري اخير در دنيا نشانگر افزايش تعداد زنان سرپرست خانوار است.
در اروپاي غربي نيز درصد خانوادههاي زن سرپرست به كل خانوادهها 31 درصد است كه 18 تا 25 درصد از خانوادههاي فقير زن سرپرست هستند. اين درصد در ايرلند 40 و در كانادا 50 درصد است. در كشورهاي در حال توسعه هم بين 20 تا 50 درصد كل خانوادهها به وسيله زنان اداره ميشود.
2-4) بررسي آماري در ايران
1-2-4) جمعيت و سن
با تعريف مركز آمار ايران و براساس سرشماري سال 1375 در ايران، 24/9 درصد خانوارها، داراي سرپرست زن بودهاند كه معادل يك ميليون و سي و هفت هزار خانوار ميباشد. در حالي كه اين تعداد در سال 1355، برابر با 800 هزار خانوار بوده است. از نظر جمعيتي، نسبت جمعيت تحت سرپرستي زنان 2/5 درصد بوده است كه از نظر سن متوسط سني زنان سرپرست خانوار شهري 5/54 و روستايي 1/54 سال است.
2-2-4) تحصيلات و تأهل
در ميان زنان سرپرست خانوار شـهري 6/43 درصد باسوادند كه اين نسبت در نقاط روسـتايي 8/16 درصد است. از نظر وضعيت زناشويي 9/18 درصد زنان سرپرست خانوار شهري داراي همسر هستند كه اين نسبت در نقاط روستايي 2/26 درصد بوده است. نسبت افراد بيهمسر بر اثر طلاق و فوت در بين زنان سرپرست خانوار به ترتيب در نقاط شهري 1/5 و 4/71 درصد بوده است و اين ميزان در ميان زنان روستايي به ترتيب 3/2 و 9/68 درصد بوده است.
3-2-4) نرخ اشتغال
ميزان اشتغال در جمعيت فعال از نظر اقتصادي براي زنان سرپرست خانوار شهري و روستايي به ترتيب 0/96 و 4/97 درصد اسـت. مقايـسه نـرخ اشتغـال به كار در ميان زنان سرپرست خانوار با كل زنان كشور (1/8 درصد شهري و7/10 درصد روستايي) نشاندهندة بالاتر بودن نرخ اشتغال زنان سرپرست خانوار نسبت به كل زنان است كه ميتواند به دليل شرايط زندگي آنان و ضرورت پاسخگويي به نيازهاي اعضاي خانوار باشد.
4-2-4) منبع درآمدي
در جامعه شهري 4/31 درصد و در جامعه روستايي 2/44 درصد زنان سرپرست خانوار داراي منابع درآمدي مستقل هستند و ساير زنان به طور عمده از طريق كمك ساير اعضاي خانوار يا كمكهاي اتفاقي، امور اقتصادي خانوار را هدايت ميكنند. به عبارت ديگر بيش از 60 درصد خانوارهاي داراي سرپرست زن به درآمدهاي شغلي خود يا ساير اعضاي خانوار متكي نيستند و از ساير منابع، معيشت خانوار را تأمين ميكنند.
5-2-4) نوع شغل
از لحاظ نوع اشتغال زنان سرپرست خانوار در نقاط شهري، بيشترين نسبت شاغلان در گروه شغلي و تخصصي، تكنسين و دستيار (6/28 درصد) است. پس از آن، گروه شغلي مربوط به صنعتگران و كاركنـان مربوطـه (1/18 درصد)، سپس گروه شغلي مشاغل خدماتي و فروشندگان (7/12 درصد) و در آخر كارگران ساده (3/12 درصد) بيشترين مشاغل آنان را تشكيـل مـيدهنـد. 5/48 درصد زنان روستايي سرپرست خانوار جزء كاركنان ماهر گروه كشاورزي هستند و 5/18 درصد از آنان جزء گروه صنعتگران و كاركنان مشاغل ميباشند. از مجموع زنان شاغل سرپرست خانوار در نقاط شهري، به دليل ثبات نسبي و وجود برخي مقررات حمايتي، 1/50 درصد زنان در بخش عمومي و 5/46 درصد در بخش خصوصي اشتغال دارند، در حالي كه تنها 1/16 درصد زنان روستايي سرپرست خانوار در بخش دولتي فعال هستند و 3/81 درصد آنان در بخش خصوصي و در مشاغل كشاورزي، صنايع دستي و نظاير آن فعاليت ميكنند.
6-2-4) ساعات كار و هزينه خانوار
در مورد ساعات كار هفتگي سرپرست شاغل در شغل اصلي 9/55 درصد از خانـوارهاي داراي سرپرسـت زن در نـقاط شهري و 1/63 درصد در نـقاط روستايي، كـمتر از 42 ساعت در هفته كار ميكنند كه در مقايـسة با مردان در نـقاط شـهري (2/25 درصد) و نقاط روستايي (33 درصد) ميتوان اينگونه نتيجهگيري كرد كه دستيابي به شغل مناسب، كمتر در اختيار زنان سرپرست خانوار است و ايشان بيشتر در مشاغل پارهوقت كه مشكل عدم ثبات شغلي يا كمي درآمد دارند، مشغول به كار ميباشند. 7/20 درصد زنان سرپرست در نقاط شهري و 3/15 درصد در نقاط روستايي، كار خود را در سن 30 سالگي يا بيشتر شروع كردهاند كه اغلب امكان استخدام و استفاده از مزاياي اداري را ندارند.
فهرست منابع
قرآن كریم
الیاس پور، مریم: «بررسی سیاستهای اجتماعی ـ حقوقی پیرامون حقوق زنان مطلقه سرپرست خانوار»، پایاننامه مقطع كارشناسی رشته خدمات اجتماعی، استاد راهنما تقیدوست قرین، 1381.
باقری، عطاران: «كودكان محروم از پدر»، تهران، انتشارات تربیت، 1372.
بهنام، جمشید: «ساختارهای خانواده و خویشاوندی در ایران»، تهران، انتشارات خوارزمی، 1350.
الحداد، كفاح: «زنان سرپرست»، مجله الطاهره، مؤسسه الفكر الاسلامی، شماره 145، 3003.
خسروی، زهره: «بررسی آسیبهای روانی ـ اجتماعی زنان سرپرست خانوار»، فصلنامه علمی ـ پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا(س)، ش39، 1380.
خسروی، زهره: «بررسی مشكلات عاطفی، روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانواده»، مركز امور مشاركت زنان نهاد ریاست جمهوری، 1378.
داوودی، سعید: «زنان و 3 پرسش اساسی»، تهران، نشر نسل جوان، 1382.
شادیطلب، ژاله: «فقر زنان سرپرست خانوار»، پژوهش زنان، مركز مطالعات و تحقیقات زنان، دانشگاه تهران، بهار 1383.
شادیطلب، ژاله؛ امیری، سودابه: «زنان و مسائل جنسیتی در برنامه چهارم توسعه»، پروژة مشترك سازمان مدیریت و برنامهریزی و مركز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران، 1381.
صادقی، حسین: «بررسی مسایل اقتصادی زنان سرپرست خانوار»، مركز امور مشاركت زنان نهاد ریاست جمهوری، 1375.
طباطبایی، محمدحسین: «تفسیرالمیزان»، سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج اوّل و دوّم، مطبوعاتی دارالعلم، قم، 1374.
عباسزاده، افسانه: «بررسی سیاستهای اجتماعی ـ حقوقی پیرامون حقوق زنان بیوه سرپرست خانوار»، پایان نامه مقطع كارشناسی رشته خدمات اجتماعی، استاد راهنما تقی دوست قرین، 1379.
عباسپور، زهرا: «وضعیت روانیـ اجتماعی همسران شهیدانی كه ازدواج مجدد كردهاند»، پایاننامه مقطع كارشناسیارشد، دانشگاه شاهد، 1370.
غفاری، مریم: «چند نقشه بودن زنان سرپرست خانوار، فرصتها و چالشها»، فصلنامة پژوهش زنان، ش 5، بهار 1382.
فروزان، ستاره؛ بیگلریان، اكبر: «زنان سرپرست خانوار، فرصتها و چالشها»، فصلنامه پژوهش زنان، ش 5، بهار 1382.
كلینی، محمدبنیعقوب: «اصول كافی» ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران نشر فرهنگ اهل بیت (ع)، بیتا.
مجلس، محمد باقر: «بحارالانوار»، ج103و 104، بیروت: موسسه الوفاء، 1983م.
محمدی، زهرا: «زنان سرپرست خانوار»، انتشارات روابط عمومی شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان،1385.
مدنی، سعید: «طرح توانمندسازی زنان سرپرست خانوار»، دفتر بررسیهای اقتصادی ـ فرهنگی، مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، شهریور1381.