تاریخچه ، رویکردهای مختلف و ضرورت آشنایی با مسايل پیرامون خودکشی

تاریخچه خودکشی را می‌توان هم‌سابقه با تولد انسان دانست به طوری که در برخی جوامع اولیه بشری به‌عنوان پدیده‌ای مذموم و شایسته مجازات " برای جسد فرد کشته شده و خانواده بازمانده" شناخته می‌شد ، اما بررسی خودکشی به‌منزله یک پدیده اجتماعی جدی از دو- سه قرن پیش توسط پژوهشگران اروپایی آغاز شده است . در این کشورها عبور از زندگی سنتی و ورود به زندگی صنعتی بر آمارهای مربوط به خودکشی افزود تا جامعه‌شناسان و روان‌شناسان غربی در جستجوی عوامل خودکشی برآیند .

اما خودکشی در یکی-دو دهه اخیر بار دیگر به‌طور خاص مورد توجه پژوهشگران و دولت‌مردان کشورهای مختلف قرار گرفته است . این‌بار عامل این جلب توجه ، افزایش آمارهای مربوط به خودکشی و تغییر گروه سنی قربانیان از میان‌سالان و سالمندان به نوجوانان و جوانان است.

این گسترش روزافزون در سال‌های اخیر به‌ویژه در گروه سنی نوجوانان و جوانان باعث شده سازمان جهانی بهداشت روز 10 سپتامبر برابر با 19 شهریور را به ‌عنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی معرفی کند و در این روز برای برخی کشورها برنامه‌های خاصی در نظر بگیرد . ضرورت آشنایی با مسايل پیرامون خودکشی

تحقیقات نشان داده اند که تقریبا یک سوم مددکاران اجتماعی در طول زندگی حرفه ای شان مراجعینی داشته اند که به خاطر خودکشی فوت کرده اند ( جاکوبسن ، سندر و هارینکتون ، 2004 ) که فقط کمی پایین تر از روانشاسان است . ( بونگار ، 2002 ) مواجه با افرادی که در معرض خودکشی هستند یکی از چالش هایی است که مددکاران اجتماعی و سایر متخصصان حوزه سلامت روان ، با آن روبرو هستند .

مشکل بتوان توضیح داد که چرا بعضی افراد اقدام به خودکشی می کنند در حالی که افراد دیگری در موقعیت مشابه به این کار اقدام نمی کنند . با این حال در بیشتر موارد خودکشی قابل پیش گیری است .
به جهت ارتباط مستمر و نزدیک مددکاران اجتماعی با جامعه ، سیستم های سلامت و گروه های آسیب پذیر انها می توانند به عنوان یک مرجع اولیه مراقبتی عمل کنند . مددکاران اجتماعی غالبا نقطه شروع در اراعه خدمات به افراد هستند . همچنین شناخت آنها از جامعه و ارتباط مستمر آنها با خانواده این امکان را می دهد که نه تنها حمایت خانواده ، دوستان و انجمن ها را جلب کنند ، بلکه بتوانند در جریان ارتباط با خانواده علاعم هشدار دهنده خودکشی را در فرد شناسایی کرده و اقدامات لازم را در این زمینه انجام دهند . مددکاران اجتماعی به دلیل امکان پیگیری های مراقبتی ، در موقعیتی هستند که می توانند در پیشگیری از خودکشی نقش مهمی را ایفا نمایند . برای اینکه مددکاران اجتماعی بتوانند در چنین شرایطی به درستی اقدام نمایند، ضروری است که آنها با عوامل زمینه ساز خودکشی ، نگرش های موجود در جامعه راجع به خودکشی ، موانع نگرشی دانش راجع به رفتارهای خودکشی ، موانع نگرشی دانش راجع به رفتارهای خودکشی ، چگونگی شناخت و ارزیابی خطر خودکشی ، مهارت های مداخله ای و چگونگی منابع اجتماعی ، چگونگی سوال پرسیدن ، متقاعد کردن و ارجاع دادن مددجویان شان آگاه باشند .

رویکردهای مختلف نسبت به خودکشی

1. رویکرد روان‌شناختی

این رویکرد افراد متمایل به خودکشی را به هرحال بیمار روانی و همین بیماری را علّت خودکشی آن‌ها ‌می‌داند . در هر حال بیشتر روان‌کاوان علّت خودکشی را افسردگی ، اضطراب ، ناامیدی و سرخوردگی شدید یا تجربه‌های تلخ دوران کودکی تلقی ‌می‌کنند.

نظریه پرخاشگری یا تنبیه روانی معتقد است که تنبیه روانی ( مانند اینکه به بچه بگویند که دوستت ندارم ، با او صحبت نکنند و تقصیر کاری را به گردن او بیندازند ) منجر ‌می‌شود که این‌گونه از افراد در بزرگسالی ، زمانی که با ناکامی مواجه و آماده انجام کنش پرخاشگرانه شوند خودکشی را انتخاب کنند . شواهد پژوهشی چندی نشان داده که محدودیت بیرونی ضعیف و یا تنبیه روانی در صورتی منجر به خودکشی افراد ‌می‌شود که آسیب‌دیدگان از محرومیت و تنبیه ، برای مشکلات زندگی خود را سرزنش کنند و نه دیگران را.
 
2. رویکردهای جامعه‌شناسی

الف) رویکرد سوسیوژنیک (جامعه‌شناسی) :

از دیدگاه این رویکرد ، خودکشی کنش پرخاشگرانه ناشی از ناکامی است . این نظریه مدعی است که افرادی که به‌شدت دچار ناکامی شده‌اند ، اگر محدودیت بیرونی ضعیفی را تجربه کرده باشند کنش پرخاشگرانه خودگرا (درون‌گرا) یعنی خودکشی و اگر از محدودیت بیرونی قوی رنج کشیده باشند ، کنش پرخاشگرانه دیگرگرا (برون‌گرا) یعنی دیگرکشی را انتخاب ‌می‌کنند.

ب) رویکرد دورکیم :

وی برای توضیح اینکه چرا برخی دست به خودکشی ‌می‌زنند و برخی به این کار اقدام نمی‌کنند ، به تفاوت‌های فردی که در انگیزه شخصیت ، میزان افسردگی یا سلامت روانی افراد وجود دارد ، توجهی نکرد. بلکه معتقد بود که تبیین خودکشی باید برحسب علل اجتماعی آن صورت گیرد.

دورکیم معتقد بود که عامل اصلی و عمده‌ای که به زندگی ما هدف و معنا ‌می‌بخشد ، حدود تعلق و ارتباط ما با جامعه است . در غیر این صورت هر چیزی ممکن است دستاویزی برای خلاص شدن از شرّ زندگی شود . وی علّت خودکشی را ارتباط و انسجام اجتماعی اعلام کرد . او مدعی شد که شفابخش‌ترین نوع انسجام اجتماعی در حد میانه طیف تعلق بسیار زیاد و تعلق بسیار کم به گروه قرار دارد . تعلق بسیار زیاد فرد به گروه ، جایی برای پرداختن به زندگی فردی ، جدای از زندگی گروهی باقی نمی‌گذارد و تعلق بسیار کم به گروه نیز او را از حمایت‌های گروه محروم ‌می‌سازد. از نظر دورکیم هر انسانی یک هوموداپلکس (Homo duplex) است ؛ یعنی دارای شخصیتی دوبخشی است یکی خود کاملاً شخصی، که شامل جسم ، اندیشه و احساسات و عواطف است و دیگری وجدان جمعی ، که مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و اخلاقیات مشترک این افراد است. ج) رویکرد هنری وشورت :

 از دیدگاه آنان خودکشی یک نوع پرخاشگری علیه خویش است که به وسیله بعضی از موقعیت‌هائی که شخص در آن‌ها تنزل منزلت پیدا کرده به وجود ‌می‌آید ، و شخص علّت این تنزل را در خودش ‌می‌داند . عجز و ناتوانی شخص از ترقی و بالا رفتن از نردبان منزلت در مقایسه با کسان دیگری که از نظر منزلت و پایگاه در ردیف او قرار داشته‌اند ، یک علّت ولی نه‌تنها علّت مهم سقوط و تنزل شخص است که باعث ایجاد پرخاشگری ‌می‌شود این نوع خودکشی با سه عامل در ارتباط است:

a.    استحکام سیستم‌های ارتباطی و روابط در یک جمعیت معین .
b.   درجه استحکام این روابط بستگی دارد به قیود داخلی که برای رفتار فرد موجود است .
c.    قیود داخلی که برای رفتار یکی از افراد جمعیت وجود دارد با موقعیت پایگاهی آنان رابطه‌ای معکوس دارد .
برای نمونه این دو معتقدند که میزان خودکشی اشخاص متأهل در مقایسه با افراد غیرمتأهل به سبب اینکه پیوند محکم‌تری با سیستم ارتباطی جامعه دارند کمتر است.
 
3. رویکرد پدیدارشناسان :

پدیدارشناسان که از طریق تحلیل یادداشت‌هائی که از خودکشی کنندگان برجای مانده و مصاحبه با اقدام‌کنندگان به خودکشی و دوستان و نزدیکانشان معتقدند مردم معمولاً سه معنا به خودکشی نسبت ‌می‌دهند:

1. کنش‌های خودکشانه معنادار بوده ، خودکشی کننده شخص بهنجاری نیست و انگیزه‌هایی مانند افسردگی ، ناامیدی را در خودکشی دخیل ‌می‌دانند.
2. وضعیت اجتماعی کسی که اقدام به خودکشی کرده از نظر مردم طبیعی نیست و کسانی مانند والدین ، همسر ، دوست و ... نیز در خودکشی او مقصرند .
3. خودکشی کنندگان برای منطقی نشان دادن کار خود ، معنای متنوعی را به آن نسبت ‌می‌دهند :
الف) خودکشی راهی است برای انتقال روح از این جهان به جهان دیگر که پر از آرامش است .
ب) خودکشی راهی است برای تغییر نظر دیگران نسبت به خودکشی کننده .
 
4. رویکرد داگلاس ( Douglas )

طبق نظر داگلاس افرادی که اقدام به خودکشی ‌می‌کنند عموماً الگوی چندی از مفاهیم اجتماعی را که آنان برای رابطه خود با دیگران ساخته‌اند  ، دارا ‌می‌باشند .
1.  خودکشی به‌عنوان وسیله‌ای برای استحاله روح از این دنیا به دنیای دیگر است.
2.   افرادی که اقدام به خودکشی ‌می‌کنند در جستجوی آن هستند که خود جوهری را در این جهان یا جهان دیگر تغییر شکل دهند.
3.  عمل خودکشی ممکن است به‌عنوان وسیله‌ای برای جلب حس نوع‌دوستی دیگران صورت ‌می‌گیرد.
4.  اعمال خودکشی ممکن است دارای این معنا و مفهوم اجتماعی باشند که شخص بدین وسیله ‌می‌خواهد دیگران را به‌خاطر مرگ خودش سرزنش کند و بنابراین مفهوم این‌گونه اعمال گرفتن انتقام از دیگران است.
5.  خودکشی‌ها ممکن است نشان دهنده الگوهای فرار از مسئولیت‌های زندگی باشند.
 
5. رویکرد مارکس :
مارکس علل خودکشی جنس مؤنث را بیان کرده ، به نظر او ستم‌گرایی خانواده بورژوایی عامل بسیاری از موارد خودکشی زنان است .


منابع 1. آرون ، ریمون. 1381.مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی .باقر پرهام ( مترجم ). تهران :
انتشارات علمی و فرهنگی
2. استنگل ، اروین .1347. خودکشی و قصد خودکشی . حمید صاحب جمع (مترجم) .تهران : انتشارات اشرفی
3. استونز ،راب.1383.متفکران بزرگ جامعه شناسی. مهرداد میردامادی (مترجم) .تهران : انتشارات مرکز.
4. اشنایدمن ، ادوین . 1378. روانشناسی خودکشی: ذهن خودکشی گرا. مهرداد فیروزبخت ( مترجم ). تهران : انتشارات رسا.
5. تایلر، استیو. 1376. جامعه شناسی خودکشی و علی موسی نژاد ( مترجم ) . تهران : انتشارات اصفهان
6. دورکیم، امیل. 1359. تقسیم کاراجتماعی .حسن حبیبی ( مترجم ). تهران : انتشارات قلم.
7. دورکیم، امیل . 1378. خودکشی. نادر سالار زاده امیری ( مترجم ) تهران : انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی .
8. رفیع پور ،فرامرز. 1378. آنومی یا آشفتگی اجتماعی . تهران : انتشارات سروش .
9. ستوده ،هدایت الله .1378.آسیب شناسی اجتماعی . تهران : آوای نور.
10. سلیمی ، علی و محمد داوری. 1380 . بررسی هایی در آسیب شناسی اجتماعی ایران. تهران: انتشارات آوای نور.
11. دکتر یحیی زاده ، حسین . 1393 .مددکاری اجتماعی ( مداخله در بحران ) ، انتشارات آوای نور