سیاست‌ ها و برنامه‌های فقر زایی در ایران

در این بخش به بررسی سیاست‌ها و برنامه‌های فقرزدایی در ایران خواهیم پرداخت. در این بخش مشاهده خواهد گردید که به دلیل عدم شناخت صحیح از مقوله فقر و ناتوانی در تعیین این نکته که کشور در کدام یک از مراحل فقر قرار دارد موجب گردیده که در بهترین و خوشبینانه‌ترین حالت سیاست‌های معطوف به ریشه‌کنی فقر و فقرزدایی در ایران به‌طور کامل قرین موفقیت نباشد. لذا عدم درک صحیح از وضعیت فقر چه در سطح ملی و چه در سطح شهر یا روستا منجر به اتخاذ سیاست‌های یک جانبه ناموفق و غیرهدفمند گردیده و حتی به تعمیق فقر بیانجامد.

در این بخش به بررسی اقدامات و سیاست‌های بکار گرفته شده در امر فقرزدائی در دوران پیش از انقلاب و بعد از انقلاب خواهیم پرداخت.

دوران پیش از انقلاب

طی این دوره کشور در آستانه شناسایی خود و در آغاز مراحل توسعه بوده است و به تدریج و در پایان عمر نظام گذشته به یک شناخت کلی از مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (تفکیک شده) می‌رسد. لذا با بررسی کلی دوران گذشته هیچ‌گونه سیاست و برنامه‌ای که مسئله فقر را به شکل مستقیم هدف‌گذاری کرده باشد مشاهده نمی‌کنیم اما اکثر سیاست و اهداف برنامه‌های پیشین در جهت ایجاد زیرساختارها و در بهترین حالت در راستای افزایش رفاه جامعه بوده است.

) قانون برنامه عمرانی هفت ساله اول

در این قانون هیچ‌گونه برنامه خاصی به شکل مستقیم به امر فقرزدایی اختصاص داده نشده است. اما فصل ششم آن اشاره به اصلاحات اجتماعی و شهری از جمله ساختن خانه‌های ارزان‌قیمت، سیاست‌هایی در جهت ارتقاء بهداشت عمومی و اشتغال بیکاران اتخاذ گردید.

) قانون برنامه عمرانی هفت ساله دوم

در این مرحله توجه جدی به بالابردن سطح فرهنگ و زندگی افراد و بهبود وضع معیشت عمومی (ماده1) گردید و در این راستا برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی مختلف در چهار فصل پیش‌بینی شد.

) قانون برنامه عمرانی سوم کشور

در این قانون که در 8 فصل و 42 ماده به تصویب رسید، هیچ‌گونه برنامه مدونی برای بخش‌های کلان کشور در نظر گرفته نشد و تنها به تشریح برنامه، سازمان برنامه، درآمد برنامه، هیات عالی برنامه، و... اختصاص یافت.

) قانون برنامه عمرانی چهارم کشور

در بند ب ماده 1 این قانون به توزیع عادلانه‌تر درآمد از راه تامین کار و گسترش خدمات اجتماعی و رفاه (به ویژه خدمات آموزشی، بهداشتی و درمانی) و در بند ج نیز به رفع احتیاجات اساسی اشاره شده است. فصل پانزدهم صورت اعتبارات عمرانی کشور به رفاه اجتماعی اختصاص دارد که تقریبا 1 درصد کل بودجه را به خود اختصاص داده است. این فصل شامل بخش‌های مختلف مانند بیمه‌های اجتماعی، رفاه خانواده و کودک، رفاه جوانان، رفاه کارگران، رفاه روستائیان و.... می‌باشد.

) قانون برنامه عمرانی پنج‌ساله پنجم

در این قانون برنامه‌ها به تفکیک امور عمومی، اجتماعی، اقتصادی تقسیم‌بندی گردید و مباحث بهداشت و درمان و تغذیه، تامین و رفاه اجتماعی، تامین مسکن، عمران شهرها و روستاها و... در دل امور اجتماعی قرار گرفت.

به‌طور کلی می‌توان گفت که در دوران پیش از انقلاب رشد اقتصادی معطوف به شهرهای بزرگ بود و جامعه روستایی از ثمرات آن بهره چندانی نمی‌برد. در اوایل دهه 1340 با انجام اصلاحات ارضی موجبات بهبود توزیع درآمد وثروت درروستاها فراهم آمد اما نیمی از روستائیان که صاحب نسق زراعی نبودند از آن بهره‌مند نشدند. بعد از اصلاحات ارضی با پدیده تجاری شدن کشاورزی، افزایش صنایع مونتاژ و گسترش حاشیه‌نشینی در شهرهای بزرگ روبه‌رو می‌شویم. در سال‌های 57 و 1356 خیل محرومان جامعه به صفوف انقلاب پیوستند و دارای جایگاه ویژه‌ای در دوران پس از انقلاب و در نظام جمهوری اسلامی گردیدند.

2ـ) دوران پس از انقلاب

1) قانون اساسی

همان‌گونه که می‌دانیم پس از پیروزی انقلاب، ریشه‌کنی فقر ومحرومیت از چهره جامعه در قانون اساسی پیش‌بینی گردید. این مسئله را می‌توان در اصول ذیل مشاهده نمود:

ـ اصل سوم بند 12: پی‌ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و کار، بهداشت و تعمیم بیمه.
ـ اصل بیست و نهم: برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری و...
ـ اصل چهل و سوم: صریحاً به ریشه‌کنی فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان اشاره می‌کند.

در طی سال‌های 1367ـ1357 به دلیل شرایط جنگی، انواع تحریم‌ها و شوک‌های منفی نفتی، کشور با هزاران چالش و مشکلات متعدد اقتصادی و غیراقتصادی مواجه گشت. مجموع این شرایط فرصتی حتی برای حل مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی ایجاد ننمود تا چه رسد به این‌که فرصتی برای تدوین سیاست‌های فقر زدایی به وجود آید. پس از جنگ در برنامه پنج‌ساله اول تمامی سیاست‌های دولت معطوف به بازسازی خرابی‌ها و ویرانی‌های حاصل از جنگ و ایجاد زیرساختارهای اصلی اقتصاد گردید.

اما اولین قدم اساسی درسال 1374 بود که جمهوری اسلامی ایران به‌طور رسمی طرح مبارزه با فقر را در دستور کارخود قرارداد. به‌خصوص در سال‌های پس از انقلاب رسیدگی و توجه ویژه به روستاها، مناطق محروم و گروه‌های فقیر دردستور کار مدیران و برنامه‌ریزان کشور قرارگرفت. اگر بخواهیم مروری اجمالی بر مسئله فقرزدایی از جنبه ملی داشته باشیم می‌توانیم جایگاه آن را در برنامه‌های توسعه کشور بعد از انقلاب به اختصار مورد بررسی قرار دهیم:

2) قانون برنامه اول توسعه کشور

برنامه اول توسعه کشور با محوریت توسعه اقتصادی و رشد تولید ناخالص داخلی از طریق استفاده بهینه و کارآمد از ظرفیت های بلااستفاده و نیمه‌تمام تولیدی در جهت توسعه خدمات اجتماعی با اولویت بخش‌های آموزش و پرورش، آموزش عالی، بهداشت و درمان، بهزیستی و تامین اجتماعی گام برداشت. دستاوردهای برنامه پنج‌ساله اول در چهارچوب اهداف و سیاست‌های کلان اقتصادی و اجتماعی از نگاه بهبود و ارتقاء سطح رفاه خانوار و محرومیت‌زدایی به شرح ذیل می‌باشد:

بهبود توزیع امکانات معیشتی جامعه و بهره‌مندی از خدمات و کالاهای اساسی به نفع اقشار کم‌درآمد؛

ـ توسعه همه‌جانبه خدمت‌رسانی به مناطق محروم؛
ـ حفظ نسبی قدرت خرید کشاورزان؛
ـ گسترش آموزش عمومی و ارتقاء دسترسی ساکنین روستاها و مناطق محروم به خدمات بهداشتی.

) قانون برنامه دوم توسعه کشور

در برنامه پنج‌ساله دوم جایگاه رفع فقر و محرومیت‌زدایی تحت عنوان خط مشی‌های اساسی و تلاش در جهت تحقق عدالت اجتماعی به شرح ذیل می‌باشد:

ـ توسعه و بهبود کیفیت شرایط عمومی زندگی مردم؛
ـ اصلاح سیستم مالیاتی به نحوی که از صاحبان درآمدهای بالا مالیات متناسب و تصاعدی اخذ شود؛
ـ تعمیم، گسترش و بهبود نظام تامین اجتماعی؛
ـ عنایت به مناطق محروم و روستاها با اولویت اشتغال، بهداشت و آموزش، تولید و عمران؛
ـ تحت پوشش قراردادن کلیه کودکان و نوجوانان لازم التعلیم و تقویت آموزش‌های عمومی؛
ـ تامین بهداشت عمومی و گسترش بیمه همگانی؛
ـ اتخاذ تصمیمات سازگار جهت محرومیت‌زدایی و رفع عدم تعادل‌های منطقه‌ای در برنامه‌های آمایش سرزمین.

) قانون برنامه سوم توسعه کشور

در برنامه پنج‌ساله سوم، فصل پنجم ـ نظام تامین اجتماعی و یارانه‌ها مواد ذیل را می‌توان ملاحظه نمود:

ماده 38ـ حمایت‌های بخش غیربیمه‌ای پیشگیری، توان‌بخشی و حمایتی برای یازمندان، علاوه برخدمات ویژه‌ای که در برنامه‌های بخش اشتغال، مسکن و آموزش برای گروه‌های نیازمند در نظر گرفته می‌شود. در این‌جا دو مورد ذیل این ماده عنوان می‌شود که عبارتند از:

الف) فراهم آوردن تسهیلات لازم برای نگه‌داری افرادی که نیاز به سرپرستی و یا نگه‌داری دارند و فراهم آوردن زمینه بازتوانی و خوداتکایی آنان؛
ب) پرداخت مستمری به نیازمندانی که توان کار و فعالیت ندارند.

) قانون برنامه چهارم توسعه کشور

اولویت‌های کشور در زمینه رفع و کاهش همه جانبه ابعاد فقر در برنامه پنج‌ساله چهارم کشور شامل اهداف و راهبردهای ذیل می‌باشد:

الف) ایجاد امنیت شغلی از طریق:
ـ تامین خدمات مشاوره و مددکاری حقوقی برای شاغلین؛
ـ اعمال حمایت‌های قانونی و حقوقی در برابر بیکاری؛
ـ گسترش بیمه‌های بیکاری.

ب) ارتقاء امنیت غذا و تغذیه از طریق:

ـ افزایش رشدکمی و ارتقاء کیفی تولیدات کشاورزی به منظور تامین سبد مطلوب غذایی؛
ـ هدفمند نمودن یارانه‌ها؛
ـ ارتقاء سلامت و ایمنی مواد غذایی در کلیه مراحل از تولید تا مصرف؛
ـ پایش مستمر امنیت غذا و تغذیه در کشور.

ج) برابری فرصت‌ها و امکانات دستیابی به آموزش، اشتغال، سرمایه و کارآبرومندانه از طریق:

ـ برابرسازی فرصت‌های استخدام؛
ـ گسترش تسهیلات بانکی، وجوه اداره شده و تامین ابزار کار.

د) توزیع عادلانه درآمد از طریق:

ـ اعمال سیاست‌های مالیاتی با هدف باز توزیع عادلانه درآمدها؛
ـ توجه ویژه به مناطق محروم و کمتر توسعه یافته و اقشار محروم و تلاش برای افزایش درآمد آنان؛
ـ طراحی سیاست‌های مالیاتی برای تعدیل درآمدهای ناشی از نوسانات اقتصادی؛
ـ اعطای یارانه‌های هدفمند و تامین تسهیلات اجتماعی به اقشار فقیر و کم‌درآمد.

هـ) افزایش تامین نیازهای اساسی مردم (مسکن، خوراک، آموزش، سلامت، شغل و حقوق شهروندی) از طریق:

ـ ساخت مسکن ارزان‌قیمت و تدارک تسهیلات هدایت شده جهت تامین مسکن فقرا؛
ـ تامین مسکن استیجاری و حداقل سرپناه برای بینوایان؛
ـ اعطای یارانه‌های هدفمند جهت تامین سبد غذایی مطلوب اقشار فقیر؛
ـ تضمین تامین خدمات بهداشتی و درمانی ضروری و تامین خدمات توانمندسازی اجتماعی برای گروه‌های کم‌درآمد و فقیر؛
ـ گسترش برنامه‌های اشتغال حمایت‌شده برای فقرا.


منابع:
    - فصلنامه علمی‏ پژوهشی رفاه اجتماعی
-    خیاطی ظهیری،سپیده(1385؛بررسی فقر در ایران،پایان‏نامه کارشناسی ارشد، تهران:دانشگاه الزهراء.تهران:کویر.
-    زنوز،بهروز هادی،(1384)؛فقر و نابرابری درآمد در ایران‏"،فصلنامه علمی‏ پژوهشی رفاه اجتماعی،ش 17،صص 165-206.
-    خداداد کاشی، فرهاد و باقری، فریده، (1384). نحوه توزیع فقر در ایران. فصلنامه پژوهش‌های اقتصاد ایران، شماره 22
-   علیخواه، فردین. (1382)، علل و عوامل قانون‌گریزی، نشریه انتخاب. شهریور 1382
-   رئیس دانا، فریبرز. (1380)، بررسی‌هایی در آسیب‌شناسی اجتماعی در ایران، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. تهران.
-   رئیس‌دانا، فریبرز و دیگران. (1379)، فقر در ایران، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. تهران.
-   ممتاز، فریده. (1381)، انحرافات اجتماعی، شرکت سهامی انتشار. چاپ اول. تهران.