بررسی آسیب اجتماعی فرار از خانه (2)

خانواده و فرار از منزل- نوجوانان و جوانان بزرگ ترين سرمايه هاي هر كشوري محسوب مي شوند. فرار از خانه، يك ناهنجاري است كه در اغلب جوامع مدرن  وجود دارد و به يك معضل جدي اجتماعي تبديل شده است.  بسیاري از نوجوانان حرکت و گذر از دورة نوجوانی به بزرگ سالی را با موفقیت طی می کنند، اما جوانان فراري و بی خانمان، موانع سختی درمسیرشان تجربه کرده و درگیر رفتارهاي پرخطري می شوند که هویت و اهداف بلندمدت شان را تهدید می کند(Kurtz et al., 2000:381).

اغلب صاحب نظران بر این عقیده اند که با توجه به وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران فرار دختران از منزل رفتاري بزهکارانه است و در واقع از جمله تخلفات منزلتی (Status Offences) به شمار می رود. با توجه به اهميت نقشي كه زنان در توسعة اجتماعي و اقتصادي جوامع ايفا مي-كنند و با عنايت به نقش مادر در تربيت نسل آينده، كم توجهي به بررسي پديده ی فرار دختران از منزل نه فقط خود فرد، بلكه خانواده و جامعه را نيز در معرض عوارض وخيمي قرارمي دهد كه نتيجه ی نهايي آن تشديد عقب ماندگي كشور است. پدیده فرار از منزل به ویژه در دختران و زنان از پدیده هاي مهم و مورد بررسی توسط روان شناسان، روان پزشکان، جامعه شناسان و مربیان تربیتی است که عوامل و متغیرهاي زیادي در ارتباط با آن شناخته شده اند. فرار از خانه براي نوجوان، نتيجه يك مساله غامض و لاينحل، براي خانواده يك مساله مربوط به روابط متقابل و براي جامعه يك مساله اجتماعي است. در خصوص عوامل بروز فرار از منزل می توان به دو دسته عوامل بیرونی یا اجتماعی و عوامل درونی یا روانی اشاره کرد، به عنوان مثال خانواده یکی از عوامل اجتماعی(بیرونی) و شخصیت فرد به عنوان یکی از عوامل درونی مطرح، می باشد(Thompson,2003).

عوامل خانوادگی موثر بر فرار از منزل

خانواده اولین نهاد و هسته اصلی اجتماع است که هدفش رشد و تکامل کودکان است. محیط خانواده نخستین مرکزي است که کودك استعدادها و توانائی هاي خود را در آن شناسائی می کند و آن ها را رشد و پرورش می-دهد. چنانچه خانواده اي از هم پاشیده باشد و نتواند محیط مناسبی براي رشد و تکامل شخصیت کودك خود آماده کند، اساس کجروي هاي اجتماعی را در او پایه گذاري می کند.  هیچ یک از آسیب هاي اجتماعی فارغ ا ز تأثیر خانواده پدید نمی آیند. به همین ترتیب نیز هیچ جامعه اي نمی تواند ادعاي سلامت کند، مگر آنکه از خانواده هاي سالم برخوردار باشد. بررسی ها نشان می دهد که فرار از منزل یکی از بازتاب های خشونت خانگی است( ارفع نیا،1383).

اغلب نوجواناني كه قرباني خشونت هاي خانواده مي شوند، مدام در حالت ترس، اضطراب و ناامني هستند و بيشتر مواقع با خود تصميم مي گيرند كه از اين محيط دهشتناك بگريزند. در تحقيقاتی که در زمينه ی انحرافات اجتماعي صورت گرفت تأكيد بر اين است كه خانواده، روابط درون آن و ويژگي هايي كه از آن برخوردار است، تأثير بسزايي بر ناهنجاری فرزندان بر جاي مي گذارد (احمدي، 1384). اگر خانواده با مشكلات و آسيب هاي عديده اي مواجه باشد، روند جامعه پذيري اعضاي خانواده مختل مي شود. بررسي پيشينه خانوادگي گروه دختران فراري نشانگر اين است که داراي خانواده هاي از هم گسيخته و ناهنجار بوده اند (اردلان، 1382: 37). شارون و الینوز در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که سخت گیري و فشار بیش از حد والدین، مخصوصا پدر، یکی از عوامل مهم ترك خانواده در بین فرزندان محسوب می شود. در آن شرایط تنها عده ی معدودي از فرزندان ارتباط خود را با خانواده حفظ می کنند (زواره اي،1384: 34). مطالعات نشان می دهند که یکی از علل عمده ی فرار نوجوانان و جوانان فقدان یا ضعف سرمایه هاي فرهنگی، اقتصادي و اجتماعی است. در این زمینه وندرپلاگ مدعی است اغلب دختران فرار داراي منزلت اقتصادي- اجتماعی خانوادگی پایینی هستند، چنانکه در مطالعۀ آن ها، دو سوم پدران متعلق به طبقات پایین اجتماع (شامل کارگران نیمه ماهر و ماهر) بوده و یک سوم نیز بیکار و یا ناتوان از انجام دادن کار بوده اند (وندرپلاگ و اسکولت،1997: 112). اردلان نیز در تحقیقی نشان داد که میزان برخورداري دختران فراري از انواع حمایت هاي اجتماعی، خانواده و خویشاوندان بسیار اندك است (اردلان،1387: 269). تحقیق اردلان نشان داد که عواملی چون طلاق، اعتیاد والدین، آزار و خشونت، فقر و برآورده نشدن نیازهاي مالی و رفاهی، نداشتن آزادي هاي مختلف در زمینه تحصیلی، ازدواج، نحوة پوشش و رفت و آمد، تشویق شدن توسط دوستان و وجود رفتار طرد کردن و غفلت در خانواده، در فرار دختران دخیل بوده اند (اردلان،: 1381: 257).

در پژوهشی که محمدخانی انجام داد، یافته ها حاکی از آن بودند که 73 درصد دختران فراري بیان داشته اند که خانواده هایشان به نیازهاي عاطفی آنان کم تر توجه دارند. علاوه بر این، بیش از 60 درصد دختران فراري با خانوادة خود اختلاف و کشمکش داشتند و در حدود 60 درصد نیز گفتند که یکی از اعضاي خانواده آن ها اعتیاد دارد (محمدخانی، 1386: 154).

صمدی راد (1381) نیز در تحقیقی تحت عنوان بررسی عوامل اجتماعی و خانوادگی مؤثر بر فرار دختران از خانه در تهران گزارش داد که دختران در علل ترک منزل، اختلاف و کتک کاری با اعضای خانواده را در ردیف اول عوامل مؤثر بر فرار و تأثیر دوست، مشکل با ناپدری و نامادری را در ردیف دوم مطرح کرده اند. در عین حال نتایج این پژوهش در مقایسۀ دو گروه دختران فراری و غیرفراری حاکی از این است که وجود ناپدری و نامادری، فرزند زیاد در خانواده، فقدان یکی از والدین به دلیل طلاق یا فوت، وجود افراد معتاد در خانواده، کم توجهی خانواده نسبت به آنها، اختلاف در بین اعضای خانواده، تهدید به اخراج، احساس بی ارزشی، شنیدن فحش و ناسزا بر فرار دختران مؤثر بوده است.

در مطالعه ای که حیات روشنایی  (1381) با عنوان بررسی رابطۀ فرار دختران از منزل با وضعیت خانوادگی، شیوه های تربیتی والدین و میزان اعتماد به نفس آنها انجام داد، بدین نتیجه دست یافت که 80 درصد این دختران به خانواده های نابسامان تعلق داشتند و عواملی، مانند طلاق، اعتیاد، به زندان رفتن، مرگ و ازدواج مجدد والدین در فرار این دختران نقش اصلی را ایفا کرده اند. همچنین نتایج بررسی در ارتباط با نحوه رفتارهای تربیتی والدین نشان داد که سختگیری و تنبیه شدید و در 58 درصد سوء استفاده های جسمانی، جنسی و کار سخت باعث فرار شده، به علاوه در این پژوهش میزان اعتماد به نفس دختران فراری پایین تر از گروه همگن آن ها بود.


منابع

احمدي، حبيب (1384)جامعه شناسي انحرافا ت، تهران : انتشارات سمت.
اردلان، ع و دیگران. (1387) عوامل موثر بر فرار دختران از خانه. فصلنامه رفاه اجتماعی،  شماره 29، 253-274.
اردلان،ع (1381). بررسی پدیدة فرار دختران از منزل. طرح تحقیقاتی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
ارفع نیا، یوسفعلی(1383)بررسی عوامل موثر بر فرار دختران و زنان از منزل، سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان آذربایجان غربی:11-15.
حیات روشنایی، افسانه (1381) بررسی رابطۀ فرار دختران از منزل با وضعیت خانوادگی، شیوه های تربیتی والدین و میزان اعتماد به نفس آنان، پایان نامه کارشناسی روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامیواحد تهران مرکزی.
زواره اي، ف(1380)بررسی عوامل خانوادگی و اجماعی مؤثر بر فرار دختران از منزل. رسالۀ کارشناسی ارشد مددکاري اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
صمدی راد، انور (1381). بررسی عوامل اجتماعی و خانوادگی مؤثر بر فرار دختران از خانه، اولین همایش ملی آسیب های اجتماعی در ایران(انجمن جامعه شناسی ایران)، تهران.
محمدخانی، ش(1386) عوامل روانی اجتماعی موثر در فرار دختران از خانه. فصلنامه رفاه اجتماعی، سال ششم. شماره 25.
Kurtz, David P., Elizabeth W. Lindsey, S. Jarvis, and L. Nackerud (٢٠٠٠).“How Runaway and Homeless Youth Navigate Troubled Waters: The Role of Formal and Informal Helpers”,Child and Adolescent Social Work Journal, Vol.
Thompson SJ, Kost KA, Pollio DE. Examining risk factors associated with familyreunification for runaway youth: does ethnicity matter? J Fam Rel 2003;52:296-308.
Vander Ploeg, J. & Scholte, E. (1997), Homeless Youth, Sage Publication, 1st ed.