به مناسبت روز جهانی داوطلب

به گزارش خبرنگار پرتال تخصصی مددکاری اجتماعی ایران و به نقل از روزنامه شهروند - هر اندازه که در یک جامعه سرمایه اجتماعی بیشتر باشد، مشارکت اجتماعی مردم در فرایندهای اجتماعی بالا می رود و همین اتفاق باعث می شود تا موضوع داوطلبی معنا و مفهومی تازه پیدا کند.

اگر سرمایه اجتماعی بیشتر باشد ما می توانیم امیدوار باشیم که در کشور، داوطلبی با کیفیت تری داشته باشیم. اگر بخواهیم در آستانه روز داوطلب، چشم اندازی از این موضوع در کشور ارائه کنیم،  باید بگوییم وضعیت داوطلبی در کشور به لحاظ کمی مناسب است. ما مردم زیادی در کشورمان داریم که انگیزه انجام کار خیر و کمک به همنوع آنها را ترغیب کرده تا جذب نهادهایی شوند که به داوطلب نیاز دارند. ارگان هایی مانند هلال احمر، بهزیستی و ارگان های زیست محیطی از نظر نیروی داوطلب مشکلی ندارند اما آنچیزی که داوطلبی را در کشور با مشکل مواجه کرده است معنای واقعی این کلمه و کیفیت و اثربخشی آن است.این موضوع شاید در قیاس با دیگر کشورها کمی روشن تر شود. واقعیت این است که  در کشورهای توسعه یافته وقتی یک فرد داوطلب می شود تعهد واقعی نسبت به آن سازمان پیدا می کند و در تمام فرایندهایی که آن سازمان یا نهاد انجام می دهد حضور جدی دارد. در ایران اما داوطلبی تنها یک عنوان است. خیلی از داوطلبان به دلیل مشغله های گوناگون کمتر فرصت می کنند تا بخشی از زمان خود را صرف کارهای جدی و داوطلبی کنند. همین اتفاق باعث می شود تا از داوطلبی تنها یک عنوان باقی بماند. راه هایی اما وجود دارد که می توان این موضوع را تا حدودی مرتفع کرد. اگر قرار باشد داوطلبی  به لحاظ کیفی درست شود مهم ترین اقدام این است که ما روی اعتماد اجتماعی کار کنیم. آیتم هایی که سرمایه اجتماعی را می سازد
مشارکت و اعتماد اجتماعی است. مردم اگر واقعا به سازمان و یا نهادی اعتماد داشته باشند وارد کارهای خیر می شوند. این اعتماد از آنجایی نشات می گیرد که باید نشان دهد یک فعالیت داوطلبی هیچ هدف سیاسی ندارد و یا سازمان ها اهداف شخصی خود را دنبال نمی کنند. دومین مسئله هم این است که زمینه های مشارکت به درستی فراهم شود. متاسفانه در ایران خیلی از فعالیت های داوطلبی به صورت کلیشه ای تعریف شده  است. همین اتفاق اجازه نمی دهد که داوطلبی به صورت اصولی و درست پیش برود. به عنوان مثال در کشور ما هیچ تفاوتی بین فعالیت های استاد دانشگاهی که داوطلب است با یک دانشجوی عادی وجود ندارد و همین تخصصی نبودن فعالیت های داوطلبی باعث می شود تا ارتقا داوطلبی یکی دیگر از نکاتی که باید در مورد داوطلبی مورد توجه قرار گیرد، نهادها و زمینه هایی است که باید مشارکت جدی در آن ها بیشتر باشد. ما امروزه در بحث معضلات اجتماعی و زیست محیطی این نیاز را بیش از هر زمان دیگری احساس می کنیم. مسئله ای مثل اعتیاد که امنیت اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده به داوطلبان جوانی نیاز دارد که برای این کار زمان زیادی داشته باشند. مسئله اعتیاد با وجود 20 هزار درمانگر و وجود چند موسسه و "ان جی او" حل نمی شود و مشارکت بیشتری را می طلبد یا حتی مسائل زیست محیطی نیز که این روزها دغدغه خیلی از مردم شده به داوطلبینی نیاز دارد که به صورت جدی در این زمینه کار کنند. به نظر می رسد حتی در خیلی از حوزه ها می توان نیروهای داوطلب زن بیشتری جذب کرد تا به جامعه کمک کنند. امروزه در جامعه در بحث رشد و تکامل یکپارچه کودکان وضعیت مناسبی نداریم. آموزش های خارج از مدرسه و بیش از دبستان تنها محدود به بچه هایی می شود که به مهدکودک می روند. و این تعداد کودک تنها 20 درصد از کل کودکانی است که به این آموزشها نیاز دارند. فعالیت مناسب در این زمینه و جذب داوطلبان به خصوص زنان می تواند این معضل را در کشور حل کند. شاید جالب باشد که بدانید در مورد همین مسئله در کشور کوبا 4 میلیون زن داوطلب گرد هم آمده اند تا بتوانند برای اموزش کودکان پیش از دبستان یک فعالیت اجتماعی و البته اصولی انجام دهند. نمونه چنین فعالیت هایی در دنیا که اتفاقا کم هم نیست می تواند ما را به استانداردهای درست و اصولی داوطلبی در کشور نزدیک کند. در پایان امیدوارم روز جهانی داوطلب فرصت خوبی باشد برای اینکه بتوانیم فرهنگ داوطلبی را هر چه بهتر در بین مردم ایجاد کنیم و آنها را در این کار مهم و خیر خواهانه شریک کنیم.