بررسی آسیب اجتماعی فرار از خانه (1)

توسعه زندگی شهری، پیچیده تر شدن روابط اجتماعی، گسترش بی رویه جمعیت و مهاجرت از روستاها به شهرهای بزرگ باعث افزایش كمی و كیفی آسیب های اجتماعی شده است( هاشمی و همکاران، 1389: 163). به طور كلی آسیب اجتماعی به بی نظمی ها و نابسامانی های اجتماعی اطلاق می شود(سلیمی و داوری،1385:122). یكی از مصادیق آسیب های اجتماعی فرار از خانه است(نیسی و حقیقی: 1386:106). امروزه در اكثر كشورهای جهان، فرار از خانه به یك معضل جدی اجتماعی تبدیل شده است. فرار نوعی مكانیسم دفاعی و یا واكنش جبرانی تسلی بخش است كه فرد برای نجات و رهایی از رنج ها به آن تن می-دهد. اگرچه در نگاه اول فرار پدیده ای فردی به نظر می رسد ولی با توجه به پیامدهای سوء آن برای جامعه باید آن  را از جمله آسیب های اجتماعی به حساب آورد.

فرار از منزل عبارت است از غیبت از خانه به مدت حداقل یک شب و بدون رضایت والدین و یا سرپرست قانونی فرد(Deman,2000). بر اساس بررسی های صورت گرفته، میزان شیوع فرار از خانه در بین دختران بیشتر از پسران مشاهده می شود(Yates et al, 1991). افزایش فزاینده فرار از خانه در بین دختران در سال های اخیر و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی آن، توجه متخصصان، سیاست گذاران و جمعیت عمومی را به این پدیده معطوف ساخته است(Whitbeck et al,2004).بدین معنا که این پدیدة ناگوار علاوه بر ایجاد آسیب های جدی و خطرناك بر جسم و روان دختران فراری و خانواده ی آن ها، جو اجتماعی جامعه را نیز ملتهب نموده و زمینه را برای گسترش ناامنی و فساد در جامعه فراهم كرده است.

پدیده ی فرار دختران از خانه معلول شبكه پیچیده ای از عوامل مؤثر روانی- اجتماعی است كه در بسیاری از كشورهای جهان به چشم می خورد. اگرچه هیچ کس به طور دقیق نمی داند که چه تعداد از جوانان هر ساله از خانه فرار می کنند، تخمین زده شده که در ایالات متحده سالانه حدود 7 درصد یا 6/1 میلیون جوان 17-12ساله از خانه فرار و در خیابان ها به سر می برند(تایلر و برسانی،2008: 230). در گزارش مستند دیگری بیان شده که در آمریكا از 000/179/63 نوجوان در سال 1998، 000/027/1 نفر از منزل فرار كرده اند كه 65 درصد آن ها یعنی 550/667 نفر دختر بوده اند ( اردلان،1382 ). همچنین بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، سالانه بیش از یک میلیون نوجوان 12-18 ساله از خانه فرار می کنند که از این تعداد 74 % دختر و 26 % پسر هستند(جوادی یگانه و عدل،1384: 12).

در ایران فرار دختران از خانه با توجه به هنجارها و ارزش های دینی، خانوادگی و اجتماعی، به عنوان یك آسیب و مسئله اجتماعی مطرح است. هر چند آمار و ارقام دقیقی در دست نیست اما اخبار، جراید و مطبوعات از روند رو به رشد این آسیب اجتماعی، كاهش میانگین سنی دختران فراری و ظهور پیامد های ناگوار آن حکایت می کند(خرم آبادی،1390: 176). بررسی آمار های ارائه شده از سوی مسئولان نشان می دهد که تعداد دختران فراری در سال 78 نسبت به سال 56، حدود 20 برابر افزایش داشته است(صمدی راد، 1381: 75). گزارش های نیروی انتظامی نشان می دهد که پلیس روزانه 90 نفر از جوانان فراری را دستگیر می کند که قربانی تجاوز و غیره شده اند و اکثر آن ها در ترمینال ها، ایستگاه های راه-آهن  و پارک ها به سر می برند( رسول زاده طباطبایی و همکاران، 1384). بر اساس اعلام روابط عمومی سازمان بهزیستی کشور، آمار دختران فراری هر سال 15 درصد افزایش می یابد و بسیاری از دخترانی که به مراکز بهزیستی سپرده می شوند، از سوی نیروی انتظامی معرفی شده و تعداد کمی از آن ها نیز خود معرف هستند( هاشمی،1389: 162).
 
روند رو به رشد فرار دختران از كانون خانواده و تبعات منفی این پدیده، به مثابة آسیبی اجتماعی، تأثیر بسیار نامطلوبی بر جامعه می گذارد ؛ سرقت، اغفال، تكدی گری، اعتیاد و قاچاق مواد مخدر، داشتن روابط نامشروع، روسپی گری و خودكشی از آسیب هایی است كه دختران فراری در معرض آن قرار دارند. در هر صورت، آن چیزی كه مشخص است اهمیت این پدیده از دیدگاه مردم و همچنین سیاست گزاران فرهنگی و اجتماعی فعلی كشور از یك سو و عوارض آن برای سلامت جامعه از سوی دیگر است.

علل وانگیزه های فرار از خانه

« ژاك بورسا » فرار را مكانیسمی در جهت یافتن مجال اثبات وجود می داند، برای فردی كه در خانه، چنین فرصتی را نیافته است ( رضوی، 1365 ). پدیده فرار دختران از منزل حاصل تعامل شبكه پیچیده ای از عوامل گوناگون اجتماعی و روانی در سطح خانواده و جامعه است. در واقع فرار از منزل، رفتاری نابهنجار است كه به دلایل و انگیزه های مختلف صورت می گیرد. آمارها نشان می دهد انگیزه های افراد فراری بر حسب جنس، سن، تحصیلات و محیط زندگی متفاوت است. اما در مجموع انگیزه هایی نظیر اثبات وجود و جلب توجه اطرافیان و اجبار آن ها برای اجرای تمایلات و خواسته های خویش، رهایی از خشونت ها و آزارهای خانواده و كسب آزادی عمل در رفتارهای فردی و اجتماعی و لجاجت با خانواده و سلب آرامش و ایجاد بدنامی یا مشكل برای آنان و تحت فشار قراردادن دیگران برای تحقق خواسته های خود درخصوص زندگی آینده و موقعیت بهتر اقتصادی در افراد فراری دیده می شود. اما در مورد تبیین عوامل مؤثر در فرار دختران باید گفت : آسیب های اجتماعی نظیر فرار از خانه، دارای زمینه ها و ابعاد مختلفی هستند. به اعتقاد صاحبنظران، خانواده در شكل دهی به زندگی و رفتار فرد تاحد زیادی مؤثر است. اگر خانواده با مشكلات و آسیب های عدیده ای مواجه باشد، روند جامعه پذیری اعضای خانواده مختل می شود.

شرایط زندگی پرفشار، از جمله پرجمعیت بودن، فقر، انزوای اجتماعی، فقدان نظام های حمایتی و بحران های محیطی ممكن است سطح فشار روانی را در خانواده های آسیب پذیر افزایش دهد كه پیامد آن می تواند فرار از منزل باشد. همچنین عوامل روانی اثرگذار كه معطوف به عدم تعادل شخصیتی و اختلال در سلوك و رفتار است. این افراد عمدتاً دارای شخصیتی ضداجتماعی ، خودشیفته، برون گرا و روان رنجور می باشند. دختران به دلیل فشار خانواده، كنترل شدید و محدودیت معاشرت با دوستان دست به فرار می زنند و به خانه دوستان، پارك ها یا اماكن عمومی پناه می برند. همچنین میزان فقدان احساس حضور پدر در كانون خانواده، ایجاد فشار فزاینده نامعقول به فرزندان برای رعایت افراط گونه برخی مسایل، اعتیاد همسر، پدر، مادر و یا هر دو ، شغل یا مشاغل پدر و مادر یا همسر، وجود ناراحتی ها و بیماری های خاص كه مجرای گریز از محیط های بحران زاست، وجود مشكلات حاد اقتصادی در خانواده و اثرات ناشی از آن، تعارض دیدگاه ها و نگرش های بین افراد و به كار نگرفتن شیوه منطقی برای حل و اعمال خشونت های روحی ـ جسمی توسط افراد ذكور در خصوص زنان و دختران جوان، محیط های اجتماعی خاص و تاثیرات تشویق كننده آن بر رفتار گریزگونه زنان و دختران، فریب خوردن از افراد سودجو و فرصت طلب و خیال واهی دستیابی یكباره به آمال و آرزوها، اثرات سوء آموزش های غلط اطرافیان به ویژه دوستان، قوای قهریه فردی و اجتماعی و طرح مسئله فرار از منزل توسط رسانه های داخلی و خارجی به عنوان امری جذاب و مفید از جمله مواردی هستند كه از سوی برخی صاحبنظران مسائل اجتماعی به عنوان عامل فرار از منزل شناخته شده اند. اما در مجموع می توان انگیزه های فرار را در 4 گروه کلی زیر دسته بندی نمود:

    اثبات وجود و جلب توجه دیگران و اجبار آن ها برای اجرای تمایلات و خواسته های خویش .
    رهایی از هنجارها، فشارها، تحمیل ها، قید و بندها، خشونت ها و آزارهای خانواده و كسب آزادی عمل در رفتارهای فردی و اجتماعی .
    لجاجت با خانواده ، سلب آرامش و ایجاد بدنامی یا مشكل برای آنان به جهت عدم تعلق و دلبستگی به خانواده .
    تحت فشار قرار دادن دیگران برای تحقق خواسته های خود در خصوص زندگی آینده و موقعیت بهتر اقتصادی ( معتمدی،1382:  260) .


منابع

احمدي، حبيب (1384)جامعه شناسي انحرافا ت، تهران : انتشارات سمت.
اردلان، ع و دیگران. (1387) عوامل موثر بر فرار دختران از خانه. فصلنامه رفاه اجتماعی،  شماره 29، 253-274.
اردلان،ع (1381). بررسی پدیدة فرار دختران از منزل. طرح تحقیقاتی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
ارفع نیا، یوسفعلی(1383)بررسی عوامل موثر بر فرار دختران و زنان از منزل، سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان آذربایجان غربی:11-15.
حیات روشنایی، افسانه (1381) بررسی رابطۀ فرار دختران از منزل با وضعیت خانوادگی، شیوه های تربیتی والدین و میزان اعتماد به نفس آنان، پایان نامه کارشناسی روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامیواحد تهران مرکزی.
زواره اي، ف(1380)بررسی عوامل خانوادگی و اجماعی مؤثر بر فرار دختران از منزل. رسالۀ کارشناسی ارشد مددکاري اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
صمدی راد، انور (1381). بررسی عوامل اجتماعی و خانوادگی مؤثر بر فرار دختران از خانه، اولین همایش ملی آسیب های اجتماعی در ایران(انجمن جامعه شناسی ایران)، تهران.
محمدخانی، ش(1386) عوامل روانی اجتماعی موثر در فرار دختران از خانه. فصلنامه رفاه اجتماعی، سال ششم. شماره 25.
Kurtz, David P., Elizabeth W. Lindsey, S. Jarvis, and L. Nackerud (٢٠٠٠).“How Runaway and Homeless Youth Navigate Troubled Waters: The Role of Formal and Informal Helpers”,Child and Adolescent Social Work Journal, Vol.
Thompson SJ, Kost KA, Pollio DE. Examining risk factors associated with familyreunification for runaway youth: does ethnicity matter? J Fam Rel 2003;52:296-308.
Vander Ploeg, J. & Scholte, E. (1997), Homeless Youth, Sage Publication, 1st ed.