فرزند خواندگي عبارت است از ايجاد يك پيوند قانوني بين يك فرد و خانواده، در اصل ارتباط بين والد كودك. در جوامع مختلف اشكال متفاوتي از فرزند خواندگي وجود دارد كه اهداف متفاوتي دارد. برخي از اشكال فرزند خواندگي در اصل راهي براي انتقال مناسب است؛ ساير اشكال راهي براي تحكيم تركيب يك خانواده هسته اي است ( مثلاً زماني كه يك بيوه يا شخص مطلقه با ازدواج،  فرزند همسر جديد خود را به فرزند خواندگي مي پذيرد).

از ديدگاه محافظت از كودك، فرزندخواندگي راهي براي تأمين يك خانواده جديد دائم براي كودكي است كه از خانواده طبيعي خود، به ويژه در اثر مرگ يا رها كردن كودك جدا شده است. طبق قانون فرزند خواندگي براي كودكاني كه علي رقم ميل والدن شان و به دليل بد رفتار و بي توجهي به كودك، از والدينشان جدا شده اند راه حل مناسبي نيست.

ق كودك براي داشتن هويت و تعهد دولت ها و جوامع براي حمايت و محاظت از خانواده در اينجا به اين معني است كه؛ تمتم تلاش هاي ممكن بايد براي حل مشكلي كه سبب ايجاد خطر براي كودك شده انجام شود تا كودك بتواند به خانواده اصلي خود بازگردد. تنها زماني كه مشخص شود اين مشكل راه حلي ندارد ممكن است فرزند خواندگي مناسب باشد. به هر صورت زماني كه اين موضوع قطعي مي شود كه كودك براي هميشه از خانواده اصلي خود جدا مي شود، حق دارد كه در صورت امكان از محيط خانوادگي جديد برخوردار شود كه فرزند خواندگي بهترين گزينه است.

دو عامل در بسياري از نقاط جهان فرزندخواندگي را به شكل مناسبي تبديل كرده است:

-    رشد تقاضاي زوج هاي فاقد فرزند كه متقاضي فرزند خواندگي هستند.
-    اين عقيده كه فرزند خواندگي راه حل مناسبي براي مشكلاتي است كه برخي از خانواده ها به ويژه مادران فقير تنها، براي تأمين استاندارد مناسب براي زندگي كودك شان است.

در برخي از نقاط دنيا سنت هاي فرهنگي مانع اصلي در برابر فرزندخواندگي هستند و در مقابل خانه هاي نگهداري كننده از كودكان را براي كودكاني كه به آن نياز دارند افزايش مي دهد.

فرزندخواندگي بين المللي

عبارت است از به فرزندخواندگي گرفتن يك كودك از يك كشور توسط يك زوج يا يك فرد تنها كه در كشور ديگري زندگي مي كند. در بعضي كشور ها رايج نيست كه مهاجراني كه در خارج از يك كشور زندگي مي كنند از كشور قبلي خود فرزندخوانده بگيرند.

فرزندخواندگي بين المللي پذيرش فرزند توسط زوج يا يك فردي است كه مليتي همانند كودك ندارد. معمولاً البته نه هميشه، اين كار با انتقال كودك فرزند خوانده از كشور محل تولد خود به كشور هاي توسعه يافته انجام مي گيرد. چين، كره و برخي از كشورهاي اروپاي شرقي منبع مهم فرزندخواندگي براي كشورهاي آمريكاي شمالي و اروپاي غربي است. فرزند خواندگي بين المللي در سال هاي 1980 و 1990 افزايش يافت. 

فرزندخواندگي بين كشور ها مستعد ايجاد زمينه كودك آزاري است به همين دليل است كه كنوانسيون حقوق كودك دربردارنده جزئياتي مربوط به محافظت از كودك است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. مصاديق آزار كودك در موارد فرزندخواندگي بين المللي در فصل 9 از انتقال كودك آمده است.

ماده 21 كنوانسيون حقوقو كودك بيان مي كند كه :

-    مصلحت كودك در اين است كه بررسي هاي بيشتري در زمان تصميم گيري براي فرزندخواندگي كودك انجام شود.
-    مراكز صلاحيت دار بايد اطمينان حاصل كنند كه فرزندخواندگي طبق قانون انجام شده است، و طرفي كه مسئوليت كودك را دارد با رضايت و آگاهانه اين كار را انجام داده است.
-   فرزندخواندگي بين المللي تنها بايد زماني انجام شود كه نتوان از كودك  در كشور محل تولد خود به شكل مناسبي مراقبت كرد.
-    هيچ كدام از طرفين نبايد در نتيجه اين فرزندخواندگي بهره نابجايي برند.
كنوانسيون حقوق كودك توصيه هايي را براي مشخص كردن كوك آزاري در مورد فرزندخواندگي بين المللي ارائه كرده است.