مراقبت در مراكز

دولت ها براي اطمينان از برخورداري تمام كودكان فاقد والدين از مراقبت هاي جايگزين، مسئوليت نامحدودي دارند اما عوامل بسياري در اين ميان نقش ايفا مي كنند.

مؤسساتي براي كودكان بي سرپرست و رها شده و ساير كودكاني كه نياز به خانه نياز دارند، ساخته شده است كه توسط دولت ها اداره مي شوند. اگر چه در بسياري از نقاط جهان چنين مراكزي توسط سازمان هاي مذهبي اداره مي شوند، برخي از آنها خصوصي اند و با كمك هزينه هاي دولتي اداره مي شوند وبرخي تنها از بخش خصوصي تأمين مالي مي شوند و برخي از هر دو بخش كمك مي گيرند.

بعضي از اين مؤسسات كودكاني با سنين مختلف را مي پذيرتد كه به دلايل مختلف نيازمند كمك هستند. برخي ديگر مخصوص گروه ويژه اي از كودكان هستند مانند كودكاني كه معلوليت جسماني يا مشكلات رشدي و رفتاري دارند. در اصل  مؤسسات مراقبت از كودكان بيشتر به نگهداري بلند مدت از كودكاني مي پردازند كه نه مي تواندد به خانواده خود بازگردند و نه مي توانند به خانواده جايگزين سپرده شوند. عملاً زماني كه با تقاضاي نگهداري كوتاه مدت از كودك در مؤسسه، اغلب تأمين خانواده كه علاقمند نگهداري از كودك باشد ناديده گرفته مي شود. مؤسسات اغلب تأمين كننده نيازهاي بلند مدت و كوتاه مدت هستند.

مدارس يا آموزشگاه هاي شبانه روزي مواردي خاص هستند. در حالي كه والدين ارتباط خود را با كودكي كه وارد چنين مدارسي شده حفظ مي كند و تا جايي كه مي تواند از كودك حمايت مي كند. اين از استاندارد ها و اصول كاربردي خاص خود پيروي مي كنند. اما زماني كه كودكان  در اين مراكز به سر مي برند، به دليل اينكه والدينشان نمي توانند بر آنها نظارت و كنترل داشته باشند و اين مسئوليت را بر عهده مدرسه گذاشته اند، لازم است استانداردها و اصول براي  مراقبت جايگزين بكار رود.

 نگهداري در م‍‍ؤسسات در طول سال اول زندگي كودك معمولاً اثر منفي بر رشد كودك دارد. همچنين زندگي در يك مؤسسه خطر مورد آزار قرار گرفتن و طرد شدن  و قرباني تبعيض شدن  را افزايش مي دهد.

تحقيقاتي كه در نقاط مختلف دنيا انجام شده تأئيد مي كند كه اكثر كودكاني كه در مراكز به سر مي برند خانواده دارند اگر چه اين خانواده فقير، رشد نيافته و بدكاركرد است. تحقيق اخيري كه در اروپاي شرقي انجام شده نشان مي دهد كه تنها 4 تا 5 درصد از كودكان ساكن در مراكز واقعاً بي سرپرست هستند اين مسأله بر لزوم

توجه بيشتر به اصل آخرين مرحله- نگهداري در مؤسسه آخرين راه حل است-  و حمايت مناسب از خانواده هاي در معرض خطر تأكيد مي كند.
ماده 20 كنوانسيون حقوق كودك براي مراقبت از كودكان محروم از مراقبت والدين سلسله مراتبي را  از مراقبت را پيشنهاد مي كند: اول: خويشاوندان، دوم: خانواده جايگزين به شكل سرپرستي موقت يا فرزندخواندگي، سوم: يك مركز يا مؤسسه مناسب. زماني كه كودك بايد در مركز نكهداري شود اين كار بايد براي حداقل زمان ممكن انجام شود. زيرا در يك مركز توجه به هر يك از كودكان، حمايت عاطفي، فراهم كردن محرك هاي هوشي و راهنمايي اخلاقي كه در محيط خانواده به صورت ايده آل فراهم مي شود، دشوار است.

زماني كه مؤسسات خصوصي نيز وارد عمل مي شوند، دولت بايد مسئوليت اجراي استانداردهاي مورد قبول در آن را برعهده بگيرد. استانداردها شامل شرايط فيزيكي، قابليت و شايستگي كارشناسان، آموزش كاركنان است. استانداردهاي "كيفيت زندگي " كه در بردارنده  خدمات لازم براي رشد و رفاه كودك است نيز بايد در نظر گرفته شود. كودكان محروم از محيط خانوادگي  نيز همان حقوق ساير كودكان را دارند. نگهداري در مراكز نبايد به عنوان يك وسيله براي محدود كردن يا حبس كردن كودكان به كار رود. مگر اينكه محدود كردن آزادي انها براي محافظت از آنها لازم باشد، كودكان ساكن در مراكز بايد  آزادي هايي راكه كودكان همسن و سال آنها  از آن برخوردار هستند، داشته باشند.