پلیس اجتماعی

نیروهای پلیس برای اولین بار در سال 1829 با هدف پیشگیری از جرم به خدمت گرفته شدند،

هم اکنون نیز به شیوه ی مرسوم فعالیت‌های پلیس بر دو مدل قدیمی استوار است. مدل اول که در کشورهای توسعه یافته رایج است، مدل واکنشی است یعنی پلیس منتظر می ماند تا جرمی اتفاق افتد آن گاه وارد عرصه می شود. مدل دوم در کشورهای در حال توسعه ی پسا استعماری (Post colonial developing countries) حاکم است و درصدد ایجاد نظم عمومی است. وظیفه اصلی پلیس در این رویکرد ایجاد نظم است. در هیچ کدام از این دو مدل پلیس به دنبال ارائه خدمات به عموم مردم نیست. در سه دهه آخر سده گذشته (قرن بیستم) تغییراتی در مدل های پلیسی بوجود آمد و مدل جدیدی از اقدامات پلیسی مطرح شد. برخی ها معتقد بودند که این همان بازگشت به رویکردهای پلیسی گذشته است، حال این گفته چه صحیح باشد چه غلط، این مدل برای بسیاری از کشورها تازگی داشت.

این مدل نام جدید و روش کار متفاوتی دارد اما به صورت عمومی پلیس اجتماعی (Community policing) نامیده شد. منشا این مدل از این واقعیت برخاست که پلیس نمی تواند از جرائم و مشکلاتی پیش گیری کند که خود به خود بوجود می آیند. ریشه دیگر این مدل به توسعه‌ی دموکراسی و اهمیت یافتن هرچه بیشتر این واقعیت مربوط می شد که وظیفه پلیس ارائه خدمات به تمام افراد جامعه است نه صرفا افراد دارای نفوذ و قدرت.

در این مدل جرم و علل آن به پلیس، حکومت محلی، سازمان های دعوت شده برای حل مسئله جرم، گروه های شهروندی و افرادی که در یک محله زندگی می کنند، مربوط می شود. عامل محرک این مدل حکومت محلی و شهروندان هستند، البته اگر پشتیبانی پلیس را با خود نداشته باشند با شکست روبرو خواهند شد. علاوه براین نیرو محرکه این رویکرد این واقعیت بود که پلیس به این نتیجه رسیده ‌است که بدون مشارکت جامعه نمی تواند با نیازهای آن ها روبه رو شود. بسیاری از نیروهای پلیس هنوز هم به سیستم قدیمی تمایل دارند که در آن پلیس اساساً مستقل است و به ارائه خدمات کلیدی بسنده می کند و دلیلی برای تغییر آن نمی بیند.

آن چه که در پلیس اجتماعی مورد نیاز است:

•    نیروی پلیسی که بخواهد خود را با این رویکرد هماهنگ سازد.
•    جامعه ای که بخواهد خود را درگیر سازد.
•    تغییر در اهداف نیروهای پلیس به گونه ای که پیشگیری و حل مسئله در اولویت باشد.
•    ایجاد گروه های حل مسئله از تمام مشارکت کنندگان و مسئول ساختن هر کدام از افراد و سازمان ها در تضمین آن چه اتفاق می افتد.
•    آموزش و بازآموزی نیروهای پلیس در حل مسئله همانند آموزش پنج گام حل مسئله به آن ها.

برخی از توصیه‌ها در رویکرد پلیس اجتماعی

•    تمامی نهادهای محلی مربوطه را درگیر سازید.
•    پلیس، بخش محور باشند نه شهر محور
•    تشکیل جلسات ماهانه منظم پلیس در یک مکان مشخص با شرکت تمامی شرکت کنندگان در سطح محلات
•    جلسات مذکور باید به بررسی مشکلات و جرائم محله متمرکز شود.
•    پلیس باید تعهد دهد که نتیجه این نشست ها و بحث ها را در برنامه ریزی ها و اقدامات مربوطه به کار برد.
•    اطلاعات برای ارزیابی و نظارت فعالیت ها و نتایج برنامه ها در دسترس باشد؛
•    از طریق جلسات، رسانه ها، نشست ها، اعلامیه ها، بیلبوردها، بروشورها و .... آموزش های عمومی را در اختیار مردم قرار دهید.
•    از طریق رادیو و تلویزیون های محلی برای نشست های ماهانه اطلاع رسانی کنید.
•    مشارکت شهروندان را در تمام سطوح بوسیله انجمن های محلی تشویق کنید.

بخشی از کتاب "پیشگیری از جرم با تاکید بر راهبردهای اجتماعی"، ترجمه ایوب اسلامیان، امیر مغنی باشی، انتشارات آوای نور، 1394.