طلاق،انواع آن و پیامدهای آن درخانواده

طلاق در لغت در معانی متعدد از قبیل : رهایی ، آزادکردن ، ترک کردن ، واگذشتن ، گشودن گره و..... به کار رفته است . از طلاق در اصطلاح فقها و حقوقدانان نیز تعاریف متفاوتی به عمل آمده است . در اصطلاح شرعی ، طلاق عبارت است از((ازاله قیدالنکاح بصیغه مخصوصه))

 

یعنی : طلاق زایل نمودن قید و پیوند نکاح است با صیغه مخصوص . آوردن کلمه صیغه مخصوصه برای تمیز طلاق ازفسخ است ؛ چون در فسخ نیازی به صیغه مخصوص نیست.

<>   جنبه‌های مختلف طلاق

محققی به نام بوآن اظهار می‌دارد که وقتی ازدواج از هم می‌پاشد، در اثر آن چندین نوع طلاق ایجاد می‌شود:

طلاق عاطفی زمانی رخ می‌دهد که ازدواج دستخوشی تباهی می‌شود (اما ممکن است تا بعد از حکم طلاق ادامه یابد.)

طلاق قانونی

طلاق اقتصادی ، که در رابطه با پول و توافقهای مالی (مانند مهریه) است.

طلاق هم والدی ، که در ارتباط با نگهداری و سرپرستی از فرزند ، خانواده‌های تک والدی ، یا حق ملاقات یا فرزندان است.

طلاق اجتماعی ، که در زمینه تغییر روابط با جمع دوستان همسر رخ می‌دهد.

طلاق روانی ، که در حضور مسائل مربوط به بازیابی خود پیروی فردی و مشکلات مربوط به فکر کردن براساس ضمیر «من» و نه «ما» است.

<>    طلاق عاطفي         
طبق تعريف «در طلاق عاطفي دو نفر به صورت فيزيكي از يكديگر جدا نمي شوند، بلكه كنار همزندگي مي كنند و شرايطي بر روابط آنها حاكم است كه در طلاق متعارف وجود ندارد.»

در اين جا اين بحث به وجود مي آيد كه چرا این زوجها در کنار هم می مانند ؟. از جمله علل این ماندگاری این موارد هستند :

1 - ترس از نگاه دیگران
یكی از علت‌های مهمی كه در جامعه ما باعث می‌شود طلاق بعد از چند سال زندگی رخ ‌دهد ترس از نگاه دیگران است.سوال‌هایی كه برای زن ‌و مرد پیش می‌آید این است: « خانواده‌ام چه می‌گوید ؟ دیگران چه می‌گویند ؟ این انتخاب من بود و هیچ‌كس در آن دخالتی نداشته و باید تحمل كنم. »

2 - امكانات مالی
این موضوع در خانم‌هایی كه استقلال مالی ندارند و از جانب خانواده تحت‌حمایت قرار نمی‌گیرند بیشتر دیده می‌شود. بعضی از آنها نمی‌توانند از همسرشان جدا شوند چون جایی برای ماندن ندارند و در بعضی مردان هم مهریه‌های بالا دلیل ماندگاری در زندگی زناشویی است.

3 -  آستانه تحمل
انسان‌ها آستانه مقاومت متفاوتی دارند. ممكن است زن و مردی با 500 مشاجره و زن و مردی دیگر با 5 هزار مشاجره به بن‌بست برسند. تکرار مشكل‌های رفتاری و تنش و فشارهای روانی به طور مداوم از آستانه مقاومت آنها می‌كاهد و به تدریج به مرحله‌ای می‌رسند كه احساس فرسودگی و اطمینان حاصل می‌كنند كه ادامه زندگی محال است.

4 -  نقش‌های اجتماعی
بعضی افراد تحصیل‌ كرده، مذهبی و سیاسی با سمت‌های مهم و مشكل‌های زناشویی غیرقابل حل ترجیح می‌دهند طلاق زیر یك سقف را تجربه كنند. مثلا یك استاد دانشگاه رشته روان‌شناسی كه به مردم در مشكلاتشان كمك می‌كند از تفاوت‌های خود و همسرش چشم‌‌پوشی می‌كند و با مدارا زندگی را ادامه می‌دهد زیرا با طلاق جایگاهش در میان عموم و جامعه تزلزل می‌یابد. این گروه از افراد سعی می‌كنند شیوه سازگاری را در پیش گیرند.

5  - وجود فرزند

<>   دلایل به وجود آمدن پدیده طلاق

1-عدم تعلق خاطر زن ومرد به همديگر.2-عدم ارضاي نيازهاي عاطفي همديگر3-مسايل جنسي 4-توقعات فزاينده و پيش رونده زوجين از يکديگر5-بى‏اعتنايى زن و مرد به خواست يكديگر،  6-عدم تناسب روحيات زن و مرد با يكديگر 7-استقلال مالي زن.8-افزايش آگاهي زنان از حقوق خود.9- اختلاف سليقه بين زوجين .10-عدم تحمل خشونت مثل گذشته توسط زنان 11- به هم ريختگي و نابساماني روابط خانوادگي و عدم انسجام خانواده12-حاكم شدن روح تجمل‏پرستى و اسراف و تبذير بر خانواده‏ها13-مشكلات اقتصادي ، تورم ، چندشغلي بودن افراد 14-اعتياد و طولاني شدن محكوميت همسر15-عدم همساني در ازدواج (هم كفو نبودن ) 16-ارتباطات نامشروع در دوران تجرد 17-دخالتهاى بيجاى اقوام و بستگان و آشنايان در زندگى خصوصى دو همسر 18-ضعف مکانيزم هاي آموزش هاي اجتماعي قبل از ازدواج 19-فقدان يا ضعف آمادگي و آگاهي جوانان نسبت به تکنيک هاي ارتباطي و عاطفي 20- خارج شدن ازدواج از مدار هنجاري و خياباني شدن ارتباطات و همسرگزيني 21-ترويج فرهنگ خودپرستي، خودبيني و خودمحوري 22-رشد تفکرات فمينيستي از يک سو و از سوي ديگر اعتقاد به تفکر مردسالاري

<>   اثرات نامطلوب طلاق بر زندگي :

*    تاثيرات در مردان

1.    غالبا احساساتی نظیر ناامیدی، یاس، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، کاهش پذیرش شخصیت فردی، زیر سوال بردن زیباییهای شخصی و زیر سوال بردن تواناییهای شخصی و فردی بعد از متارکه به شکل گسترده و پنهان

2.    سركوب احساسات «هرگز گريه نميكنند و كمتر با دوستان و اطرافيانشان درد دل كنند» باعث فشارهاي رواني در آنان ميشود.و كج رفتاريهاي مخرب زيادي انجام مي دهند

3.    مردان درگیرانطباقات بیشتري با تعهدات حمایت از کودک هستند چون قبل طلاق تمام مسئوليت خانه بر عهده زن بوده است.

4.    اضطرابی که در مردان بعد از متارکه شکل می گیرد بسته به نوع شخصیت مردان باعث بروز ناراحتیهای قلب و عروق، بیماریهای ریوی، ناراحتیهای گوارشی، ریزش مو و یا سفید شدن موی سر می شود.   5-مسایل اقتصادی ناشی از مهریه های سنگین

*     تاثيرات بر زنان

1.    فشار رواني ناشي از نگرفتن حضانت فرزندان2-طرد اجتماعي، اختلال در مناسبات اجتماعي دوران زندگي مشترك در يك دوره كوتاه و يا يك دوره طولاني 3-عدم ارتباط با محيط بيروني، فقدان همدل و همراز 4-مشكلات اقتصادي و مسكن5-احساس گناه و خيانت نسبت به خوشبختي فرزندان 6-زنانی که کار می کنند ننگ بیشتري را تجربه مي كنند در حالي كه اغلب مردان در همان موقعیت حمایت و همدردی را جذب کند.7-كاهش فرصتهاي ازدواج

*     تاثيرات  بر فرزندان

1.    حس عشق پدر و مادر محروم2-جدایی از خواهر و برادر3- احساس گناه، خجالت، ناامنی ، ناتوانی ، بلاتکلیفی ، اندوه ، اضطراب ، تنهایی ، خشم ،  افسردگی و از دست دادن اعتماد به نفس4- از دست دادن تمرکز در مطالعات5-تمایل به سوی نگرش منفی و رفتار6-احساس ناامنی و هراس از آینده7-ترس از ترک شدن8-افت تحصيلي، اعتياد، خودکشي و پرخاشگري

*    تأثير بر ساير اعضاي خانواده

1.    ايجاد خانواده اضطراري2-برهم خوردن تعادل روحي و رواني اعضا خانواده3-تقسيم كار مجدد در خانواده4-مشكلات ازدواج ساير اعضاء خانواده5-طرد اجتماعي اعضا خانواده

*    تاثيرات بر جامعه

1.    اختلال در هويت فردي و خانوادگي2-افزايش آسيبهاي اجتماعي از قبيل اعتياد، الكليسم ، انحرافات جنسي و فحشا، 3-افزايش نرخ خودكشي .4-در بسیاری از موارد تمایلات همجنس گرا توسعه مي يابد..5-فروپاشي خانواده هسته اي6-.افزايش نرخ جرم و جنايت فرزندان طلاق.7-تاثير بر ساخت جمعيت زيرا تنها واحد مشروع و اساسي توليد مثل«خانواده» با وقوعطلاق ازهم مي پاشد..8-اثرات اقتصادي نيز براي جامعه دربرخواهد داشت، زيرا تعادل روحي نيروي انسانيتوليد و خدمات را در جامعه برهم مي زند


منابع:

1-    حيدرزاده، محمد رضا(1380). “ طلاق پايان راه يك زندگي”. ماهنامه كهكشان، شماره 10، صفحات 30 تا 35.
2-    ساروخاني،باقر(1386).  طلاق،پژوهش درشناخت واقعيت وعوامل آن،تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
3-    کاوه٬محمد٬(1391) ٬آسيب شناسی بيماریهای اجتماعی (جلداول)٬تهران: نشرجامعه شناسان٬چاپاول 1391