زنان بی سرپرست و بد سرپرست - بخش سوم

نظریات مربوط به مشكل زنان سرپرست خانوار- نظریات اسلام- در دیدگاه اسلام، زن و شوهر در همه امور خانوادگی و روابط بین خویش، از حقوق همسان و برابری برخوردارند، جز اینكه مرد در مدیریت و سرپرستی خانواده و سر و سامان بخشیدن به امر همسر خویش، دارای تكلیفی افزون‌تر است. مرد به سبب پرداخت مهریه، تحمل هزینه زندگی، دفاع از خانواده و مسئولیت زندگی مشترك، از حق سرپرستی بهره‌مند است. البته این سرپرستی نشانه تقرب بیشتر مرد نزد خداوند نیست، زیرا زن و مرد از ریشه واحدی آفریده شده‌اند و هر یك می‌توانند با تقوا و ایمان به خداوند نزدیك شوند. قرآن كریم دلایل سرپرستی مردان را این‌گونه بیان می‌دارد:

«الرجالُ قوامون علی النساء» ترجمه آیه چنین است: «مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است، به‌واسطه آن برتری كه خدا بعضی را بر بعضی مقرر داشته و هم به واسطه آن كه مردان از مال خود باید به زن نفقه دهند، پس زنان شایسته و مطیع در غیبت مردان حافظ حقوق شوهران می‌باشند و آنچه را كه خدا به حفظ آن امر فرموده نگهدارند و...»

مسئله سرپرستی و مدیریت، مسئله‌ای اساسی و مهم در جامعه بشری است و یكی از تفاوت‌های حقوقی زن و مرد در مدیریت است. قرآن كریم مدیریت خانواده را به عهده مردان گذاشته و زنان را در سایر مسئولیت‌های عظیم خانواده یعنی تربیت نسل و ایجاد آرامش و حركت تكاملی مشمول نموده است.

در آیه ششم سوره تحریم آمده است: «ای كسانی‌كه ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتش نگاهدارید، چنان آتشی كه مردم و سنگ‌ خارا آتش افروز اوست و....»

درخصوص لزوم تأمین مخارج زندگی توسط مرد خداوند در قرآن كریم می‌فرماید: «هر جا كه خود سكونت گزینید آنها را نیز به قدر توانایی خود مسكن دهید. به آنان ضرر نزنید تا برآنها تنگ آید و اگر آبستن بودند نفقه‌شان را بدهید تا وضع حمل كنند و اگر فرزندان شما را شیر می‌دهند، مزدشان را بدهید و به وجهی نیكو با یكدیگر توافق كنید...» ( سورة طلاق، آیة 6).

هم‌چنین راوی می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض كردم: «پرداخت نفقه چه كسی بر انسان واجب و الزامی است؟ فرمود: پدر و مادر، فرزند و همسر» (بحارالانوار، ج 104، ص 74).

هم‌چنین امام صادق(ع) در تفسیر آیة «و من قدر علیه رزق فلینفق ممّا آتاه الله»

فرمود: «هرگاه مرد نفقة خود را به میزانی كه برای او كفایت كند، بپردازد و نیز پوشاك وی را فراهم نماید، وظیفه‌اش را در مسئولیت اقتصاد خانواده انجـام داده وگـرنه آن دو از هـم جـدا می‌گـردند» (همان، ص 7).

پیامبر اكرم(ص) فرمود: «كسی كه برای روزی حلال خانواده‌اش تلاش كند، مانند كسی است كه در راه خدا جهاد كرده‌ است» (بحارالانوار، ج 103، ص 103).

هم‌چنین امام رضا(ع) می‌فرمایند: اگر زن نیازمند شود برعهده مرد است كه نیاز او را برطرف ساخته و نفقه‌اش را بدهد؛ امّا اگر مرد نیازمند گشت برعهده زن نیست كه او را تأمین كند یا اگر محتاج و نیازمند شود هزینه و نفقه او را بپردازد. به همین دلیل ارث مردان دو برابر زنان است و این سخن خداوند نیز از همین جا نشأت می‌گیرد كه می‌فرماید: مردان كارگزار و سرپرست زنانند، از آن روی كه برخی را بر برخی فزونی و برتری داده و بدان سبب كه مردان از مال خود به زنان نفقه دهند (داوودی، 1384: صص 284-251).

از نظر قوانین و مقررات حقوقی اسلام، زن وظیفه‌ای در تأمین نیازهای اقتصادی خانواده ندارد و می‌تواند درآمد فعالیت‌های خود را صرف امور شخصی خود یا پس‌انداز نماید. در این رابطه خداوند در قرآن كریم می‌فرماید: «... للنّساء نصیب ممّا اكتسبن ...» (سورة نساء، آیة 32). «... زنان را از‌ آنچه بدست می‌آورند نصیبی است...»

بنابراین زن در سرپرستی خانواده نیز وظیفه‌ای ندارد و اگر این امور را عهده‌دار می‌شود عملی پرمشقت است كه از روی فداكاری، احسان و تبرع انجام می‌دهد و اسلام نمی‌پسندد كه زنان را موظف به آن نماید.

به طور كلی در دیدگاه اسلام، مسئولیت‌های مهم زن، تربیت نسل انسانی (فرزندان)، گرم نگهداشتن محیط خانه و فراهم‌سازی رشد و شكوفایی فضایل اخلاقی در خانواده است. ساختار جسمی و روحی زن با این مسئولیت مهم و ظریف تناسب دارد. درگیری و خشونت، ورود به چالش‌های اجتماعی و حضور در نبردهای سیاسی با آنچه كه خداوند در سرنوشت و طبیعت او قرار داده است، همخوانی كمتری دارد. حال اگر زنانی كه به دلایل مختلف علاوه برمسئولیت‌های فرزندپروری مجبور شده‌اند كه به تنهایی نقش اقتصادی خانواده را بر دوش كشیده و جای خالی پدر را نیز در خانواده پركنند، گرفتار تعدد نقش خواهند شد كه بنابر نظر فوق احتمالاً تعارض بین این نقش‌ها بوجود خواهد آمد و اگر قوانینی در جامعه نباشد تا از آنها حمایت نماید و از تعارض نقش‌های آنان بكاهد مشكلات جدی برای این دسته از خانواده‌ها بوجود خواهد آمد.

در مورد تفاوت بین زن و مرد در دیه و قصاص هم كه از احكام ثابت اسلام بوده و قابل تغییر نیست، حكومت اسلامی در مقابل زنان سرپرست خانوار، مكلف به جبران خسارت می‌باشد و لازم است با توجه به این دو اصل از احكام اسلام درباره زنان شاغلی كه درآمد خود را در ادارة زندگی مشترك هزینه می‌كنند، به ویژه زنانی كه سرپرستی خانواده را عهده‌دار هستند، تجدیدنظر نماید، زیرا با فوت زنان نان‌آور، اقتصاد خانواده آسیب دیده و ادارة امور زندگی دچار اختلال و بحران می‌گردد.

2-5)نظریه‌های روانشناسی

روانشناسان معتقدند یكی از عمده‌ترین منابع استرس برای زنان، به‌ویژه زنان سرپرست خانواده ایفای نقش‌های متعدد در زمان واحد است. عمده‌ترین نقش پذیرفته شده برای مردان نقش نان‌آوری خانواده است و استرس‌های مربوط به نقش در مردان معمولاً وابسته به نقش‌های شغلی آنان است. زنان سرپرست خانواده هم باید ادارة امور اقتصادی را بر عهده داشته و استرس‌های مربوط به شغل و حرفه و تنظیم درآمد را تجربه كنند و هم استرس‌های نقش والدینی، تربیتی و حمایتی از فرزندان (cf. Branon, 1999).

آدامز  اختلالات روانشناختی زنان سرپرست خانوادة مطلقه را بررسی نموده و اظهار می‌دارد: مادر پس از طلاق در برابر یكسری از مشكلات قرار می‌گیرد، مانند: تأمین مراقبت از كودك، یافتن سرپناهی مناسب و تأمین معیشت خانواده و دشواری‌های ناشی از این كه او تنها بزرگسال خانواده است و باید نقش پدر و نقش مادر را یكجا به عهده بگیرد، لذا باید به ایفای نقش‌های چندگانه‌ای بپردازد كه در برخی موارد ایفای این نقش‌ها با هم در تعارض هستند، لذا زن هم از حیث مادی و هم از حیث روانی‌ـ عاطفی دچار مشكل گردیده و استرس و اضطراب بیشتری را تجربه می‌كند.

برایسكو  در بررسی 39 مورد از زنان سرپرست خانوار به این نتیجه رسید كه 75 درصد از زنان این گروه، از بیماری‌های روانی رنج می‌برند كه عمده‌ترین آنها با طلاق همبستگی نزدیك دارد كه شامل اختلالات عاطفی، شخصیت ضد اجتماعی و هیستری می‌باشد (رك. باقری، عطاران، 1372).

پاركز با اشاره به افزایش مصرف مواد مخدر و مشروبات الكلی، افسردگی و خودكشی در زنان بیوه را گزارش داده است كه حدود 10 تا 20 درصد زنان بیوه به عنوان بیمار افسرده تشخیص داده شده‌اند كه شاید بتوان افزایش این نوع رفتارهای خود تخریب‌گرایانه را حاصل افسردگی دانست.

ظهور علائم روانپزشكی (كلایتون، 1974؛ پاركز 1964) ابتلا به بیماری‌های روانی (بلین، هاروت، 1985) آغاز استفاده از خدمات روانپزشكی برای بیماران سرپایی (رابرتسون 1974؛ اشتین و سومر 1969) و خودكشی (لوك و وبر، 1972؛ كوسنگ،1966؛ سی‌گول، 1969) همگی در بین زنان سرپرست خانوار و فاقد همسر، متداول‌تر از افراد متأهل بوده است (رك. عباس‌پور، 1372؛ به نقل از مادیسون و ویلول‌ها، 1968).

سبیل ، موقعیت اقتصادی، اجتماعی بالا را در انطباق با بیوگی و كاهش افسردگی مؤثر می‌داند. همچنین پاركز‌  گزارش داده است كه حدود 10 تا 20 درصد از زنان بیوه به عنوان بیمار افسرده تشخیص داده شده‌اند، به طوری كه بسیاری از این افراد به میزان زیادی مصرف كنندة داروهای خواب‌آور و آرام‌بخش بوده‌اند (خسروی، 1374؛ به نقل از پاركز 1983).

مروین سومر  اظهار كرده‌ است كه احتمال ابتلا به بیماری‌های روانی در زنانی كه طلاق گرفته‌اند و سرپرستی خانواده را نیز برعهده دارند، از متأهلین و كسانی‌كه تنها زندگی می‌كنند، بیشتر است. از آنجائی‌كه زنان سرپرست خانواده، علاوه بر وظایف مادری و تربیت فرزندان، نگهداری و مراقبت از آنان و اداره امور خانه، نقش اقتصادی خانواده را نیز برعهده دارند، ملزم به اشتغال بیرون از خانه می‌باشند و چون از اشتغال و درآمد مناسب و كافی برخورددار نمی‌باشند و نقش‌های زن و مرد را همزمان ایفا می‌كنند، تا حدودی نوع و میزان استرس آنان از تجربه مردان متفاوت می‌باشد (cf. Blanon,1999) این گروه از زنان علاوه بر ایفای نقش‌های متعددی همچون اداره و انجام كارهای خانه، مراقبت‌های جسمی و هیجانی از اعضای خانواده را هم انجام می‌دهند كه موجب می‌شود استرس و مشكلات روانی  مختلفی را تجربه كنند. مسئلة ایفای چند نقش در بین زنان سرپرست خانواده سبب می‌شود زمانی كه می‌كوشند به شغل خود به اندازه كارهای خانه و مراقبت از فرزندان اهمیت بدهند، دچار تعارض نقش شوند كه همین امر منجر به ایجاد استرس و اضطراب در آنان می‌گردد.

3-5) نظریات جامعه‌شناسی

وضعیت زندگی زنان سرپرست خانوار و كودكانشان مورد توجه و بررسی اندیشمندان حوزة جامعه‌شناسی قرار گرفته است، در واقع گسترش این شكل از خانواده در همة كشورهای جهان چه صنعتی و چه جهان سوّم، ضرورت این بررسی را ایجاد كرده است.

1-3-5) نظریة زنانه شدن فقر

طرفداران نظریة زنانه شدن فقر یا آسیب‌پذیری زنان سرپرست خانوار معتقدند كه خانواده‌های زن سرپرست نه تنها در همة كشورهای جهان گسترش یافته‌اند، بلكه روز به روز بر تعداد خانوارهای زن سرپرستی كه در جمعیت كم درآمد قرار می‌گیرند، افزوده می‌شود. این مسئله حتی در كشورهایی كه پیشرفته‌ترین قوانین را به نفع زنان داشته‌اند، دیده شده است. در این كشورها، به رغم كمك‌های دولتی به این زنان، فرآیند فقیر شدن زنان همچنان ادامه دارد.

(cf.Shaffer,1990) 
از جمله سایر مشخصات خانواده‌های زن سرپرست، عدم دسترسی این گروه از زنان به مشاغل با منزلت است. به عبارت دیگر زنان سرپرست خانوار یا اغلب بیكارند یا دارای مشاغل حاشیه‌ای، نیمه‌وقت، غیررسمی و كم درآمد هستند.

(cf. kissman, 1991; Rodgers; Doobe, 1989; chart, 1989) 
مشكل دیگری كه برمیزان آسیب‌پذیری این زنان می‌افزاید ـ حتی اگر در مشاغل با منزلت مشغول به كار باشند ـ مسئله تنظیم وقت برای انجام كار خانگی و كار بیرون از خانه است. این مشكل را صاحب نظران این دیدگاه اصطلاحاً فقر زمانی  نامیده‌اند. یعنی زنانی كه به طور تمام وقت و در شبكه رسمی بازار كار می‌كنند، برای انجام وظایف خانگی، رسیدگی به كودكان و انجام امور خود وقت كافی ندارند. هنگامی كه فقر زمانی، با فقر مادی همراه شود، این گروه را آسیب‌پذیرتر می‌كند (cf. kissman,1991).

می‌توان شرایط حاكم بر زندگی این خانواده‌ها را به صورت زیر خلاصه كرد:

1. عدم دسترسی به فرصت‌های شغلی برابر با مردان
2. سطوح پایین‌تر سواد در بین زنان و بین فرزندانشان
3. درصد بالای افت تحصیلی و بزهكاری كودكان و نوجوانان
4. مسئله‌فقر زمانی برای زنان شاغل تمام وقت

2-3-5) نظریة ساختی ـ كاركردی

بر اساس این نظریه، خانواده‌های زن سرپرست، با شكل طبیعی و سنتی خانواده‌های دو والدی در تضادند و در واقع پیدایش این گروه از خانواده‌ها، نوعی انحراف محسوب می‌شود. در این خانواده‌ها به علت غیبت پدر و عدم زندگانی زوجی، «شانس‌های زندگی» كودكان تا حد زیادی كاهش می‌یابد و عدم اقتدار پدر برای ساماندهی به زندگی خانوادگی، خانواده را با بحران مواجه می‌كند، بحرانی كه با ورود زنان به بازار كار به جای انجام وظیفة سنتی (خانه‌داری) شروع شده و به تربیت نامناسب كودكان، افت تحصیلی و بزهكاری آنان ختم می‌شود (cf.chat, 1989).

براساس این نظریه «طبقة زیرین»  از افراد منزوی تشكیل شده كه در «محلات غیرسازمان یافته» ساكنند. در این محلات حضور خانواده‌های زن سرپرست شایع است.
(cf.Abramovitz,1992) 

تفاوت این نظریه با نظریة قبلی این است كه در نظریة قبلی علت اصلی آسیب‌پذیری زنان و كودكان «تبعیض‌های جنسیتی» بود، ولی در این نظریه، به این جهت كه شكل «طبیعی» زندگی خانوادگی؛ یعنی خانوادة هسته‌ای ـ دو زوجی ـ از میان رفته است، خانواده‌های زن سرپرست به منزلة نوعی انحراف از شكل طبیعی خانواده در نظر گرفته می‌شوند (Ibid).

3-3-5) نظریة طبقاتی و ناتوانی دولت‌ها

در این نظریه عنوان می‌گردد كه فقر و آسیب‌پذیری، مقوله‌ای طبقاتی است نه جنسیتی. بر مبنای این نظریه تمام زنان یا تمام زنان سرپرست خانوار در معرض فقر و آسیب‌پذیری نیستند، بلكه آن گروهی كه از نظر طبقاتی در رده‌های پائین اجتماع قرار می‌گیرند، بیشتر در معرض آسیب هستند.

مهم‌ترین شاخص‌های تعیین طبقه عبارت است: درآمد، تحصیل و شغل. یعنی همة زنان سرپرست خانوار آسیب‌پذیر و فقیر نیستند، بلكه آن گروهی كه درآمد كمتر، تحصیل كمتر و شغل كم منزلت‌تر دارند و در طبقة پائین اجتماعی قرار می‌گیرند آسیب‌پذیرترند.

در واقع آسیب‌پذیری زنان سرپرست خانوار و همة فقرای دیگر به دلیل فرآیند سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی مشتركی است كه همگی آنها را از دسترسی به شرایط منـاسـب حیـات محـروم مـی‌نـمـاید (cf. Gimenez, 1992). 

به هر حال طرفداران نظریة طبقاتی اوّلاً آسیب‌پذیری و فقر زنان سرپرست خانوار را پدیده‌ای عمومی می‌دانند، ثانیاً علت اصلی آن را به نظام اقتصادی نابرابر یعنی سرمایه‌داری نسبت می‌دهند.

4-4-5) نظریة كنش

به اعتقاد نظریه‌پردازان كنشی، اگرچه خانواده‌های زن سرپرست مشكلات متعددی دارند (به دلیل تحصیلات كم و تبعیض در بازار) ولی این مسئله به معنای آن نیست كه ایشان مطلقاً از این شرایط تأثیر می‌گیرند و نمی‌توانند بر مشكلات خود فائق آیند. به عبارت دیگر نمی‌توان این گروه از زنان را كاملاً «قربانی» و منفعل در برابر شرایط دانست، بلكه باید با بررسی تجربه‌های شخصی این زنان راه‌های مبارزه با شرایط حاكم بر زندگی آنان را از نزدیك شناخت. به عبارتی اطلاق لفظ «آسیب‌پذیر» به این گروه حداقل به طور مطلق و فراگیر درست نیست؛ زیرا به این ترتیب واكنش فردی یا جمعی آنان نسبت به تغییر و بهبود شرایط‌شان نادیده گرفته می‌شود (cf. Motie, 1997).

در مطالبات جامعه‌شناختی جدید براین نكات تأكید می‌شود كه:

الف)- تقریباً در اكثر جوامع امروزی، جایگاه و تجربه زنان در بیشتر موقعیت‌ها با جایگاه و تجربه مردان در همان موقعیت‌ها متفاوت است.
ب)- جایگاه زنان در بیشتر موقعیت‌ها نه تنها با جایگاه مردان متفاوت است، بلكه اغلب از آن كم‌بها تر و پائین‌تر است.
ج)- زنان علاوه بر نابرابر بودن پایگاه و تفاوت منزلت در شرایط واحد، غالباً از طریق قید و بندهای فراوان اجتماعی، تابعیت، تحصیل، سوء استفاده و بدرفتاری مردان تحت ستم قرار دارند.


منابع     قرآن كریم
    الیاس پور، مریم: «بررسی سیاست‌های اجتماعی ـ حقوقی پیرامون حقوق زنان مطلقه سرپرست خانوار»، پایان‌نامه مقطع كارشناسی رشته خدمات اجتماعی، استاد راهنما تقی‌دوست قرین، 1381.
    باقری، عطاران: «كودكان محروم از پدر»، تهران، انتشارات تربیت، 1372.
    بهنام، جمشید: «ساختارهای خانواده و خویشاوندی در ایران»، تهران، انتشارات خوارزمی، 1350.
    الحداد، كفاح: «زنان سرپرست»، مجله الطاهره، مؤسسه الفكر الاسلامی، شماره 145، 3003.
    خسروی، زهره: «بررسی آسیب‌‌های روانی ـ اجتماعی زنان سرپرست خانوار»، فصلنامه علمی ـ پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا(س)، ش39، 1380.
    خسروی، زهره: «بررسی مشكلات عاطفی، روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانواده»، مركز امور مشاركت زنان نهاد ریاست جمهوری، 1378.
    داوودی، سعید: «زنان و 3 پرسش اساسی»،  تهران، نشر نسل جوان، 1382.
    شادی‌طلب، ژاله: «فقر زنان سرپرست خانوار»، پژوهش زنان، مركز مطالعات و تحقیقات زنان، دانشگاه تهران، بهار 1383.
    شادی‌طلب، ژاله؛ امیری، سودابه: «زنان و مسائل جنسیتی در برنامه‌ چهارم توسعه»، پروژة مشترك سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و مركز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران، 1381.
    صادقی، حسین: «بررسی مسایل اقتصادی زنان سرپرست خانوار»، مركز امور مشاركت زنان نهاد ریاست جمهوری، 1375.
    طباطبایی، محمدحسین: «تفسیرالمیزان»، سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج اوّل و دوّم، مطبوعاتی دارالعلم، قم، 1374.
    عباس‌زاده، افسانه: «بررسی سیاست‌های اجتماعی ـ حقوقی پیرامون حقوق زنان بیوه سرپرست خانوار»، پایان نامه مقطع كارشناسی رشته خدمات اجتماعی، استاد راهنما تقی دوست قرین، 1379.
    عباسپور، زهرا: «وضعیت روانی‌ـ اجتماعی همسران شهیدانی كه ازدواج مجدد كرده‌اند»، پایان‌نامه مقطع  كارشناسی‌ارشد، دانشگاه شاهد، 1370.
    غفاری، مریم: «چند نقشه بودن زنان سرپرست خانوار، فرصت‌ها و چالش‌ها»، فصلنامة پژوهش زنان، ش 5، بهار 1382.
    فروزان، ستاره؛ بیگلریان، اكبر: «زنان سرپرست خانوار، فرصت‌ها و چالش‌ها»، فصلنامه پژوهش زنان، ش 5، بهار 1382.
    كلینی، محمدبن‌یعقوب: «اصول كافی» ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران نشر فرهنگ اهل بیت (ع)، بی‌تا.
    مجلس، محمد باقر: «بحارالانوار»، ج103و 104، بیروت: موسسه الوفاء، 1983م.
    محمدی، زهرا: «زنان سرپرست خانوار»، انتشارات روابط عمومی شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان،1385.
    مدنی، سعید: «طرح توانمندسازی زنان سرپرست خانوار»، دفتر بررسی‌های اقتصادی ـ فرهنگی، مركز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، شهریور1381.