نظريات مربوط به بزهكاري نوجوانان
- توضیحات
- نوشته شده توسط مهسا جعفری
- دسته: پیشگیری از آسیب های اجتماعی
- بازدید: 4437
نظریه آلبرت کوهن- کوهن مشاهدهگر دقیقی است که توانسته است درباره گروههای زیادی از جوانان خیابانگرد شهرهای بزرگ آمریکا مطالعه کند و از این طریق به تفاوتهایی میان جوانان و بزرگسالان پی ببرد. او با ترکیب آرای جامعه شناختی و روان شناختی به مطالعه بزهکاری جوانان پرداخته است، و سعی کرده است که علل اجتماعی و روانی خاصی که گروهی از جوانان را به رفتار بزهکارانه سوق میدهد توضیح دهد.
کوهن بر این نکته تأکید دارد که جرم جوانان با بزرگسالان از سه جهت متفاوت است:
الف. غیر مادی بودن: برای اکثر مردم شئی مسروقه وسیلهای است که فرد را به هدفی میرساند و دزدی برای او رفتاری منطقی و سودمندانه است. برای نوجوانان دزدی جدا از مسأله سود و درآمد، نشانه افتخار، مردانگی و به دنبال آن کسب رضایتی عمیق است. دزدی راهی برای شناساندن خود و اجتناب از تنهایی و مقابله با احساس حقارت است.
ب. توأم با کینهجویی و خشم: رفتار جوانان توأم با نوعی خشم و کینه است، آنها از به هم زدن لذت دیگران و زیرپاگذاشتن تابوهای جامعه لذت میبرند.
ج. نفی هنجارهای اجتماعی: جوان بزهکار هنجارهایی را مبنای رفتار قرار میدهد که نقطه مقابل هنجارهای اجتماعی است.
جستجوی لذتهای کوتاه مدت، خصیصه دیگر خرده فرهنگ بزهکاری جوانان است. اعضای گروه بیآن که برنامه خاصی در سر داشته باشند، گرد هم میآیند، در اینجا و آنجا پرسه میزنند و منتظر فرصت هستند.
به نظر کوهن، مهمترین مسألهای که جوان با آن روبرو است کسب پایگاه اجتماعی است. ارتقای برخی از جوانان که معیارهای مورد انتظار جامعه را ندارند غیرممکن است. خرده فرهنگ در درون خود معیارهایی برای ارتقا دارد که جانشین معیارهای جامعه و فرهنگ فراگیر است که کسب آنها دشوار نیست. فرض اساسی کوهن این است که جوانان طبقات پایین متوجه پایگاه نازل خود میشوند و این آگاهی آنها را با مسأله ارتقاء مواجه میسازد.
آنچه جوان را به سوی خرده فرهنگ بزهکاری سوق میدهد، مشکل کسب پایگاه اجتماعی است که در اصل، ارزشهای جامعه برای جوان پدید میآورد. وقتی جامعه انتظارات واحدی از جوانانی دارد که تواناییهای آنها برای پاسخ یکسان نیست، آنهایی که توانایی پاسخ را دارند بهنجار و کسانی که آن معیارها را مانع ارتقای خود میبینند کژ رفتار میشوند. (کوهن، 1982، به نقل از سخاوت، صص85-74).
نظریه دیوید ماتزا
طرفداران نظریه «خرد فرهنگ بزهکاری» مدعیاند که جوان بزهکار دارای مجموعهای از ارزشها و عقاید است که موافق کژ رفتاری است. به نظر آنها همه اعضای خرده فرهنگ بزهکاری یا گروه بزهکار، آن ارزشها را کاملاً پذیرفتهاند و به آنها اعتقاد دارند. اما ماتزا نظر دیگری دارد و معتقد است که جوان به ارزشهای بزهکارانه کاملاً دل نمیبندد، بلکه نسبت به ارزشهای دو گروه حالتی میانه دارد. اگر آنان واقعا به ارزشهای بزهکاری کاملاً دل بسته باشند به هنگام دستگیری نباید احساس خطا و ندامت کنند. در حالی که اکثر بزهکاران جوان از عمل بزهکارانه خود احساس گناه و خطا میکنند و ابراز ندامت میکنند. همچنین مشاهدات ماتزا نشان میدهد که جوان برای افراد مطیع قوانین جامعه احترام قایل است.. جوان بزهکار کسانی را که تابع قانون هستند نادرست و ضدارزشهای خود نمیداند. همچنین در بسیاری موارد درستی نظام هنجاری متعارف جامعه را میپذیرد. همه این شواهد نشان میدهد که ارزشهای اجتماعی در جوان درونی شده است و او حداقل تا حدودی به هنجارهای اجتماعی پیوسته میماند و همین پیوستگی باعث میشود هنگامی که به کجروی دست میزند، احساس گناه میکند.
حال این سوال پیش میآید که چگونه جوانان که تا حدودی هنجارهای اجتماعی را درونی کردهاند، آنها را نقض کرده و اعمال بزهکارانه مرتکب میشوند؟
ماتزا سعی میکند با کشف فنون خنثیسازی این سؤال را پاسخ دهد.به نظر ماتزا اکثر جرایم جوانان مواردی است که جوان برای آن توجیهاتی دارد که از نظر او معتبر است،
ماتزا راههایی را که جوان عمل خود را توجیه میکند «فنون خنثیسازی» مینامد. یادگیری این فنون راه را برای ورود به کجروی باز میکند:
الف. فن انکار مسئولیت
اگر جوان بتواند مسئولیت خود را در ارتکاب جرم تکذیب کند، میتواند مانع از آن شود که دیگران ارزشهای درونی شده او را سرزنش کنند. در این فن جوان میخواهد اثبات کند که عمل او نتیجه نیروهایی است که خارج از اراده اوست..
ب. فن انکار صدمه و زیان
شدت صدمه و زیانی که بر مردم وارد میشود اساس قضاوت مردم درباره شدت نادرستی رفتار قرار میگیرد. جوان با انکار صدمه و زیان و یا ناچیز خواندن آن از شدت نادرستی عمل خود میکاهد. مانند این که گفته میشود که خسارت بر کسی وارد شده است که به راحتی قادر به جبران آن است. دزدی اتومبیل نوعی «امانت» و نزاع بین جمعی بین اعضای گروه را نزاع خصوصی یا شوخی تعریف میکنند.
ج. فن انکار قربانی بودن قربانی
در این حالت جوان مسئولیت عمل بزهکارانه خود را میپذیرد و حاضر میشود زیان و صدمه آن را هم برعهده گیرد، اما از سوی دیگر عمل خود را عملی تلافیجویانه به منظور اجرای عدالت جلوه میدهد.در این حالت جوان خود را به جای انتقام گیرنده و قربانی را به جای متخلف قرار میدهد. تخریب علیه معلمی که عادل نیست و ...
د. فن محکوم کردن محکوم کنندگان
جوان با استفاده از این فن توجه جامعه را از عمل خود دور میکند و متوجه عمل کسانی میسازد که او را محکوم میکنند. محکوم کننده را فردی ریاکار و عمل او را منبعث از کینههای شخصی میخواند. مثلاً پلیس را فاسد، معلم را اهل تبعیض و ...
ماتزا معتقد است شیوههای خنثیسازی آنقدر نیرومند نیست که مانع دخالت هنجار و ارزشهای درونی شده و عکسالعمل جامعه در مقابل جوان بزهکار حذف شودماتزا تأکید میکند که برخی جوانان نیز ممکن است چنان از جامعه دور افتاده باشند که برای ورود به جرگه بزهکاران و ارتکاب اعمال بزهکارانه نیاز به این شیوههای توجیه نداشته باشند. با وجود این نظر ماتزا این است که این فنون اثر نظارتهای اجتماعی را کاهش میدهد و چگونگی ورود به جرگه بزهکاران را بیان میکند. (سخاوت، 1374، صص92-85).
مراحل زندگي از نظر طبقهبندي جزايي و جرمشناسي:
بين يك طفل خردسال غير مميز و يك فرد كبير عاقل و بالغ مراتب و درجاتي وجود دارد. 3 مرحله زير را الحاظ جزايي ميتوان در زندگي هر يك از افراد بشر مشخص ساخت.
مرحله اول: دوران طفوليت و نداشتن تميز مطلق
مرحله دوم: دوران كودكي و تميز نسبي
مرحله سوم: دوران بلوغ و سن كبر قانوني
معمولاً مراحل اولیه دوران نوجوانی که مرحله جدایی نوجوان از خانواده می باشد، تمایل به انجام اعمال خارج از فرم شروع می شود ( 13-11سالگی). بیشترین میزان بزهکاری در سنین 15تا 18سالگی دیده می شود. زیرا نوجوانان آگاهی از اعمالشان بیشتر می شود. یعنی متوجه می شوند که می تواند هر کاری را بدون دخالت والدین انجام دهند که مربوط به دوران بلوغ و سن کبر قانونی است.
انواع جرايم ارتكابي اطفال و نوجوانان:
كه نوع جرم ارتكابي اطفال بنا به علل و انگيزه و كيفيت اعمال ارتكابي با بزرگسالان متفاوت ميباشد اطفال غالباً جرايم را به صورت گروهي و گاهي با تشكيل باندهاي متفاوت مرتكب ميگردند در صورتي كه بزرگسالان غالباً به صورت انفرادي مرتكب اعمال بزهكارانه ميشوند.
بخش اول : جرايم بر ضد اشخاص
بخش دوم :جرايم بر ضد اموال
بخش سوم : جرايم بر ضد نظم عمومي جامعه
الف: اعتياد به مواد مخدر و توزيع آن. ب: ولگردي. ج : جرايم منكراتي:)بيحجابي و بد حجابي- پخش موسيقي مبتذل-برگذاري و شركت در مجالس لهو لعب)
توصيفات رفتاري
شکست مداوم در رعايت قواعد يا انتظارات در خانه، مدرسه يا اجتماع./ زد و خورد بيش از حد، تهديد ديگران، خصومت ياخشونت نسبت به افراد و حيوانات، تخريب اموال./، سابقة نقض مقررات، ورود بدون اجازه و دزدي./ ، ناسازگاري در مدرسه که به صورت فرار مکرر، نگرشهاي توهين آميز و تعليق به خاطر بدرفتاري مشخص ميشود./،تعارض يا مقابلة مکرر با مراجع قدرت در خانه، مدرسه يا جامعه. / ،کوششهاي متعدد براي گول زدن ديگران از طريق دروغگويي، تباني يا دست انداختن./،شکست مکرر در قبول مسئوليت، بدرفتاري همراه با الگوي سرزنش و خرده-گيري از ديگران/.،شريکهاي جنسي متعدد، فقدان ملازمت هيجاني و درگيري در روابط جنسي که خطر بيماريهاي مقاربتي را افزايش ميدهد.
منابع
١ ) دکتر نجفی ابرند آبادی مبانی جرم شناسی
٢ ) دکتر هوشنگ شمابیاتی بزهکاری اطفال
٣ ) دکتر تاج زمان دانش مجرم کیست ؟ جرم شناسی چیست ؟
۴ ) قانون مجازات اسلامیایران مصوب ١٣٧۵
۵ ) قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ١٣٧٨
دادستانی