بیست نکته حیاتی برای کمک موثر به زلزله زدگان

بروز حوادث مختلف درکشور و مطالعه مسايل گوناگونی که پس از آنها به وجود می‌آید، گوياي اين قصه تلخ است که ظاهراً تجارب این همه حادثه، نتوانسته است چراغی برای تدوین برنامه‌های منسجم در جهت مدیریت حوادث و بلایا، کاهش عوارض بعد از آن و بازگشت موثر مردم به زندگی باشد. هر بار و به هنگام بروز چنین حوادثی، شاهد اقدام‌هايی احساسی و کم حاصل هستیم، به طوریکه انگار نخستين بار است که از این گونه حوادث در کشور رخ می‌دهد.

بیست نکته حیاتی برای کمک موثر  به زلزله زدگان :  تجربیات یک مددکار اجتماعی

 این روزها این سوال را از بسیاری از مردم شنیده‌ام: چرا زلزله سمت مناطق فقیر و آسیب‌پذیر می‌رود؟ در پاسخ خیلی کوتاه باید گفت: این مناطق فقیر و آسیب‌پذیر هستند که زلزله را در آغوش می‌کشند. زلزله، زخم آسیب‌پذیری را باز می‌کند، پرده از روی آسیب‌پذیریها می‌کشد، و ضعفها و کاستیها را نمایان می‌کند. در این بین روستاها و مناطق فقیر، آسیب‌پذیرترند و زلزله نه تنها زخم کهنه آنها را باز می‌کند، بلکه بر آن نمک هم می‌پاشد.

در مشاهدات و مصاحبه‌های میدانی از زلزله‌های قبل، این جمله را بسیار شنیده‌ام:تا زلزله را تجربه نکنی، متوجه نمی‌شوی که چه بر سر ما گذشته است. غم از دست دادن هموطنان و عزیزان بسیار سنگین است، اما در این اثنا، حس انسان‌دوستی ایرانیان بسیار قابل تقدیر است، در روزهای اخیر کمکهای همه‌جانبه مردم به افراد زلزله‌زده، نکته بسیار مثبتی بوده است که تا ابد در ذهنها ماندگار خواهد شد. اما نکات و تجربیات دیگری نیز در این بین قابل برداشت است که هم به درد مردم و بیشتر به درد مسئولین می‌خورد. بسیاری از این موارد تجربیات عینی نگارنده از زلزله‌های قبلی است.

1.    زحمات تمامی سازمانهای امدادرسان از بخشهای مختلف  قابل تقدیر است اما مسلماً کاستیها و نواقص فراوانی وجود دارد که مردم انتظار دارند در هر حادثه‌ای مجدداً این اشتباهات تکرار نشوند.

2.    قبل از حضور در مناطق زلزله‌زده، از خود بپرسیم که آیا رفتن به آنجا می‌تواند کمک‌کننده باشد یا نه؟

3.    حضور و اقدامات بدون هدف و برنامه‌ریزی در مناطق زلزله‌زده از سوی سازمانهای مسئول، اگر آسیب‌زا نباشد، کمک‌کننده نیست. سربار ویرانی و غم مردم نشویم.

4.    اطلاعیه‌های بسیاری را در فضای مجازی می‌بینم که برای اعزام کارشناسان روانی و اجتماعی (مددکاران اجتماعی، روانشناسان و ...) درخواست ثبت‌نام می‌کنند. تیمهای مداخله، به ویژه مداخلات روانی و اجتماعی پس از زلزله، نیازمند تخصص و تجربه است. این تیمها را یک شبه نمی‌توان تشکیل داد.

5.    مداخلات روانی و اجتماعی پس از زلزله، فقط بازی با کودکان نیست بلکه مداخلاتی هدفمند، جامع و طولانی‌مدت در حوزه‌های مختلف می‌باشند.

6.    بسیاری از آسیبهای روانی و اجتماعی زلزله، در هفته‌ها و ماههای آتی بروز می‌کنند. بنابراین نیازمندی مردم مناطق زلزله‌زده به کمک، فقط مختص همین روزهای اولیه بعد از زلزله نیست.

7.    رسانه‌ها به شدت احساسات و هیجانات مردم را تحریک می‌کنند، شما اندکی بیشتر تامل کنید.

8.    به سلامت روان افراد زلزله‌نزده رحم کنید! هر فیلم و مطلبی در رسانه‌ها و فضای مجازی قابل انتشار نیست.

9.    در بازسازی فیزیکی مناطق زلزله‌زده به بافتار فرهنگی منطقه توجه کنید. ملزومات زندگی روستایی مورد لحاظ قرار گیرد. خانه‌های روستایی مثل خانه‌های شهری بازسازی نشوند. خانه‌های روستایی کارکردهای دیگری نیز دارند.

10.    لطفاً مسکن‌های جدید را با کمی دقت و مهر بیشتری بسازید!

11.    مسکن‌های جدید را ناقص نسازید، دارائیهای مردم به صورت کامل تخریب شده است، آهی در بساط نمانده است.

12.    مصالح ساختمانی مثل آجر، سیمان و میلگردها را رها نکنید. زمستان نزدیک است و کیسه‌های سیمان اگر آب بخورند تبدیل به سنگ می‌شوند! (تجربیات عینی نگارنده از وضعیت مصالح ساختمانی چند ماه پس از زلزله آذربایجان شرقی)

13.    بازتوانی پس از زلزله، فقط بازسازی خانه‌ها نیست. زندگی اجتماعی مردم نیازمند بازیابی و احیاء است.

14.    بسیاری از مردم روستا دامدار و کشاورز هستند و در این زلزله، بخش عمده‌ای از داشته‌هایشان (دامها و محصولات کشاورزی) را از دست داده‌اند. نگذارید هرج و مرج روزهای اولیه زلزله منجر به از دست رفتن بیشتر باقیمانده این دارائیها و یا تاراج آنها شوند.

15.    اگر مردم زمینهای کشاورزی‌شان را کشت نکرده‌اند، به آنها کمک شود تا کشت شوند، تابستان خواهد آمد و فصل برداشت می‌تواند به بازیابی روانی و اقتصادی مردم کمک کند.

16.    فرآیند بازتوانی و بازسازی پس از زلزله به گونه‌ای نباشد که سرمایه‌های اجتماعی و ظرفیتهای مثبت منطقه را تخریب کند.

17.    مردم در بازتوانی پس از زلزله تماشاگر نباشند. تصمیم‌گیریها و اقدامات مختلف با مشارکت خود مردم باشد تا حس بازگشت به زندگی در آنها تقویت شود و احساس مالکیت بیشتری داشته باشند.

18.    گروههایی از مردم مناطق زلزله‌زده نیازهای ویژه‌ای دارند و نیازمند توجه خاص هستند. کودکان، زنان، سالمندان، بیماران از این دسته‌اند.

19.    تقویت نهادهای اجتماعی مثل سازمانهای مردم‌نهاد معتمد که حد واسط بین دولت و مردم هستند، بسیار لازم است. وجود چنین سازمانهایی می‌تواند منجر به کاهش حضور مستقیم مردم در مناطق زلزله‌زده شود.

20.    قربانیان ثانویه را دریابید. تمامی افرادیکه وارد مناطق زلزله‌زده شده‌اند و به ویژه کسانیکه صحنه‌های دلخراش اولیه را دیده‌اند(امدادگران، پزشکان و ...)، جزء قربانیان ثانویه محسوب می‌شوند و نیازمند مداخلات اولیه درمانی هستند.

 

دکتر فردین علی‌پور
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
دبیر کمیته مداخلات مددکاری اجتماعی در حوادث و بلایا انجمن مددکاران اجتماعی ایران