مداخله مددکاری اجتماعی در بحرانهای ناشی از حوادث طبیعی
- توضیحات
- نوشته شده توسط سید محمد حسین جوادی
- دسته: مداخلات روانی و اجتماعی در حوادث و سوانح
- بازدید: 3263
بحران های اجتماعی ناشی از حوادث، مسائلی هستند که به طور طبیعی و یا به وسیله بشر به طور ناگهانی و یا به صورت فزاینده به وجود می آیند و سختی و مشقتی را به جامعه انسانی تحمیل می نمایند که جهت برطرف کردن آن، نیاز به اقدامات اساسی و فوق العاده می باشد. بحران ها موجب آشفتگی در مجموعه فرآیندهای اجتماعی و روابط اجتماعی می گردد و برای برطرف کردن آن، فرد یا گروه کوچکی کافی نیست بلکه کل و یا بخش عظیمی از سیستم اجتماعی درگیر آن است. تعداد افراد در محدوده آسیب دیده بسیار زیاد بوده و در نتیجه تعداد وابستگان درگیر افزایش می یابند. زیربناهای اجتماعی و ادامه فعالیت های جاری جامعه با مشکلات جدی مواجه می شود و این مشکلات، اکثریت مردم در محدوده آسیب دیده را در بر می گیرد، بحران ها منجر به درهم ریختن سلامت روانی و از دست رفتن سلامت جسمی و آشفتگی در ساخت و کار کردهای نهادهای اجتماعی می شوند.
بحران ها با عواقبی همچون فوت، آسیب دیدگی، خسارت و از دست رفتن دارائی، خسارت و نابودی مواد و محصولات غذائی، قطع جریان تولید، قطع روند عادی زندگی، نابودی وضعیت معیشتی، قطع روند عادی ارائه خدمات، خسارت دیدن تاسیسات، خسارت اقتصادی در سطح ملی و آسیبهای روانی- اجتماعی همراه هستند. بحران ها، ناشی از واقعه های برنامه ریزی نشده و غیر قابل پیش بینی می باشند و غیر قابل کنترل هستند، این بحران ها متشکل از مراحلی می باشند که شناخت هر مرحله به ارائه بهتر خدمات در آن مراحل خواهد انجامید این مراحل عبارتند از:
مقطع اضطراری: که در حدود یک هفته به طول می انجامد و در آن فعالیت های اساسی عبارتند از: نجات مصدومین، رساندن مجروحان به بیمارستان و مراکز درمانی، بیرون کشیدن و دفع اجساد، تدارک غذا، پوشاک و سر پناه.
مقطع انتقالی: مدت این دوره از چند ماه تا حداکثر یک سال است و دوره ای است که فعالیت های امداد اولیه سپری گردیده است ولی هنوز روند بهنجار زندگی آغاز نشده است.
مقطع بازتوانی: این دوره زمان بازگشت زندگی به وضعیت بهنجار دائمی است.
حوادث طبیعی نیز، به عنوان یکی از انواع مختلف بحران ها، جامعه را با مشکلات بسیاری روبرو می سازد که اکثر اوقات، افراد تحت تاثیر، توانایی و کنترل خود را برای فائق آمدن به این شرایط دشوار از دست می دهند و مشکلات این افراد بدون مداخله های موثر حل نمی شوند. مددکاران اجتماعی از جمله نیروهای متخصصی هستند که دارای تخصص و تجربیات موثر در مدیریت حوادث، خدمات رسانی و مداخله در بحران های اجتماعی می باشند.
برنامه ریزی مددکاری اجتماعی با هدف مداخله در بحران های اجتماعی ناشی از فجایع گوناگون با توجه به شناخت و توصیف سطوح گوناگون بحران ها انجام می شود. شناخت نسبت به ابعاد و کیفیت مراحل گوناگون بحران، به کارگیری الگوها و راهکارهای متفاوت را باعث می شود، بنابراین به نظر می رسد که باید به تعریفی از بحران و مراحل گوناگون آن دست یابیم تا بتوانیم نقش مددکاران اجتماعی را در هر یک از این مراحل روشن سازیم.
کار مددکاران اجتماعی در بحران های ناشی از وقایع، حل بحران و بهبود عملکرد اجتماعی افراد آسیب دیده است. مددکاران اجتماعی برای دستیابی به این هدف در مرحله اضطراری سعی در تشخیص موقعیت بحرانی دارند و از تمامی منابع خدماتی تخصصی و مالی بهره می گیرند تا عملکردی مناسب به منظور حل آن بحران داشته باشند. بی شک یکی از مهمترین مسائلی که باید در شرایط بحرانی به آن توجه گردد،
افزایش شناخت افرادی است که در شرایط بحرانی قرار دارند و همچنین بدست آوردن شناخت در مورد مسائلی که بحران را تسریع می کند. برای حل مشکلات روانی – اجتماعی مراجعین می بایست رابطه درمانی موثری با آنها برقرار کرد و سعی در پاسخگویی به نیازهای آنها داشت. می بایست به این افراد کمک کرد تا واقعیت را همان گونه که هست درک کنند و در مرحله انتقالی افراد آسیب دیده را در جهت به دست آوردن نقش های از دست رفته شان ترغیب کرد و همچنین سعی بر افزایش توان سازگاری، انطباق و آماده سازی بازماندگان داشت. توانایی حل مشکل را در آنها بالا برد و روحیه امید را در راستای حل مشکل در آنها بیدار کرد و به مداخلات موثر در هر یک از مراحل مذکور پرداخت (132).
برگرفته ازطرح جامع ملی بازتوانی حوادث طبیعی در جمهوری اسلامی ایران 1391