ای کاش نوروز بی تصادف طی شود
- توضیحات
- نوشته شده توسط مددکار روز
- دسته: اخبار مددکاری اجتماعی ایران
- بازدید: 2612
به گزارش خبرنگار پرتال تخصصی مددکاری اجتماعی ایران و به نقل از وبسایت تخصصی مددکاران اجتماعی: نوروز یک سنت باستانی سرزمین ایران است و از روزگاران کهن، نماد فرخندگی و سلامت بشر محسوب می شد. چه بسیار غمها، کینه ها و خاطرات تلخ که به بهانه این جشن تولد طبیعت، دستکم به طور موقت کنار گذاشته می شوند.
اما در کنار همه این خوشیها و جشنها، وقایع ناگواری وجود دارد که همه سرخوشی عید نوروز گوارایش نمی کند. در سالهای اخیر، همواره شنیدن اخبار کشته های حاصل از تصادفات رانندگی، کام بسیاری از خانواده های ایرانی را برای همیشه تلخ کرده است. لازم به تأکید نیست که شنیدن خبر تصادف در ایام تعطیلات نوروز می تواند برای همیشه، نوروز را به نمادی تلخ و زجرآور برای بازماندگان تبدیل کند.
علیرغم همه تلاشهایی که انجام شده ، آمارها تعداد خیره کننده تصادفات رانندگی و تلفات جانی و مالی ناشی از آن را به روشنی نشان می دهند. این یعنی باید امسال هم منتظر تعداد زیادی کشته، مجروح و مالباخته در ایام شادی باستانی نوروز باشیم.
(خدا نکند، اما) از کجا معلوم امسال یکی از این آمارها مربوط به فامیل، همسایه یا بستگان ما نباشد. مگر نه اینکه همه بازماندگان سالهای اخیر، امیدوارانه چشم انتظار عزیزانشان بودند و احتمالاً هیچ یک از آنها تا قبل از شنیدن خبر مربوطه، به خود جرئت نمی داد به این اتفاق حتی فکر کند. اما آیا باید منتظر ماند و آن روز (هرگز مباد) را تماشا کرد؟ آیا راهی برای دستکم کمتر کردن احتمال واقعه وجود ندارد؟ آیا نمی توان به طریقی طرفی از پیشگیری بست؟ آنچه مددکاران اجتماعی را وا می دارد تا به تعداد بالای تصادفات رانندگی واکنش نشان دهند اعتقاد راسخ به منشور اخلاقی اش و نیز علم به دانش نظری این حرفه است.
تصادف رانندگی فقط به از بین رفتن چند قطعه آهن نمی انجامد. در ازای هر تصادف، علاوه بر هزینه های مادی بسیاری از هزینه های روانی و اجتماعی به عامل انسانی، خانواده وی، کلیه کسانی که در تصادف دخیل اند و در نهایت جامعه وارد می آورد.
مصادیق و پژوهشها نشان می دهند که بخش عظیمی از قطع عضو ها و معلولیتها به تصادفات رانندگی اختصاص دارد. تعداد زیادی از خانواده هایی که از نعمت حضور پدر محروم می شود (اصطلاحا خانوارهای زن-سرپرست) با همه مصائبی که در پی دارد ناشی از تصادفات اند. بسیاری از اختلالات عاطفی و روانشناختی از جمله اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، افسردگی و اضطراب و حتی خودکشیها از عوارض سوگ ناشی از تصادفات منجر به فوت اند. خانواده های فراوانی که در اثر از دست دادن ناگهانی یکی از اعضای خانواده مدیریت و توازن نظام خانواده را از دست می دهند و از هم پاشیدگی و به تبع آن آسیب های اجتماعی متعدد را تجربه می کنند . اینها عوارض دردآور همین تصادفات رانندگی اند.
به یاد داشته باشیم که در یک تصادف رانندگی فقط خاطره تلخ یا هزینه مادی ایجاد نمی شود. از آنجایی که در هر تصادف احتمالا یک انسان آسیب می بیند و هر انسان جزئی از یک نظام گروهی، خانوادگی، فامیلی و اجتماعی است پس باید نتیجه گرفت که در هر واقعه تصادف یک نظام (سیستم) است که آسیب می بیند. در چنین شرایطی اگر مانند آنچه اکنون شاهد آن هستیم فراوانی وقایعی از این دست، به بیش ازسطح قابل تحمل جامعه برسد قطعا با یک مسئله اجتماعی رودرروئیم.
در هر واقعه خسارت آفرین مانند تصادف رانندگی ممکن است با موضوعات چالش برانگیزی همچون دیه و حمایتهای بیمه ای ناکارآمد روبروییم که هر یک از این مفاهیم، با توجه به وضعیت اقتصاد تورمی کشور، برای خانواده هایی که وضع اقتصادی متوسط یا پایین تر دارند می تواند طاقت فرسا باشد.
با توجه به کیفیت نامطلوب و پایینتر از استاندارد بسیاری از وسایل نقلیه موجود در کشور، در هر واقعه تصادف رانندگی احتمال ایجاد خسارتهای جانی و حتی مرگ، بسیار بالاست. شرایط حاکم بر اقتصاد و صنایع خودروسازی موجب شده است تا حدود ۵ میلیون ایرانی ناچار باشند خودرویی را که از فرط ناایمنی در اذهان عموم به “ارابه مرگ” معروف شده است را به عنوان وسیله نقلیه برگزینند.
اما در کنار همه این موارد، آمارها نشان می دهد که برخی از مهمترین عوامل تصادفات شدید، حواس پرتی، آستانه پایین تحمل افراد و خودخواهی و عدم رعایت حقوق متقابل است. اگر اصلاح صنعت خودرو زمان بر است، اگر ارتقا کیفیت وسایل نقلیه نیازبه اصلاح ساختار و قوانین دارد و اگر نظام سلامت و حمایتهای بیمه ای نیاز به دخالت مجدانه دولت و نهادهای قانون گذار دارد، در عوض، پیشگیری از وقوع تصادفات هزینه ای ندارد.
احترام به قوانین راهنمایی و رانندگی، توجه به علائم هشدار دهنده، افزایش اطلاعات مربوط به رانندگی و جاده ها و البته رعایت حقوق متقابل هزینه ای ندارد. پیشگیری نه تنها کم هزینه تر از درمان است اما این کافی نیست. انسانها حق دارند سالم زندگی کنند. حق دارند کیفیت زندگی بالایی داشته باشند. حق دارند از زندگی لذت ببرند. لذا اگرچه معتقدیم پیشگیری بهتر و کم هزینه تر از درمان است، با هدف حفظ حقوق بشر، باید جلوی تصادفات و تلفات ناشی از آن را گرفت.
به یاد داشته باشیم که در جامعه سالم، همه باید خود را عضو یک مجموعه بدانیم و تنها در این صورت است که می توانیم ضمن کاهش خطرات، به شکوفایی ظرفیتهایمان بیاندیشیم. اگر آداب رانندگی صحیح را بیاموزیم و رعایت کنیم و به یکدیگر در پیشگیری از تصادفات رانندگی تذکر دهیم می توانیم مطمئن باشیم که نوروز امسال و نوروزها و جشنهای ملی آینده مان را شیرین برگزار خواهیم کرد. بگذاریم نوروزمان شیرین بماند.