پیشگیری از تصادفات رانندگی، عزم همگانی می خواهد
- توضیحات
- نوشته شده توسط مددکار روز
- دسته: اخبار مددکاری اجتماعی ایران
- بازدید: 2999
به گزارش خبرنگار پرتال تخصصی مددکاری اجتماعی ایران و به نقل از روابط عمومی انجمن مددکاران اجتماعی- حتما در روزهای اخیر، در خبرگزاری ها و اخبار مختلف مطرح شده انجمن مددکاران اجتماعی با همکاری دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی برای ایام عید نوروز امسال، طرحی را با هدف پیشگیری از تصادفات و تلفات ناشی از تصادفات رانندگی پیش بینی کرده اند و فراخوان حضور در کمپین “پیشگیری از تصادفات رانندگی” را اعلام کرد اند. کمپینها ابزاری موثر و رایجی است که در بسیاری از جوامع توسعه یافته برای حساس سازی جامعه در مورد اتفاقات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و زیست محیطی صورت می گیرد.در همین ارتباط با آقای دکتر سید محمد حسین جوادی، مدرس دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و مشاور رئیس سازمان جوانان هلال احمر که طراح اصلی این کمپین بوده اند گفتگویی انجام داده ایم:
آقای دکتر، جوادی بفرمایید که ایده این کمپین از کجا و چگونه شکل گرفت؟
به نام خدا همانطور که مطلع هستید تصادفات رانندگی یکی ازمعظلات جدی جامعه ایران محسوب می شود ومددکاران اجتماعی درفرایندآموزش خود فرا گرفته اند که لزوما با مددکاری فردی وگروهی نمی توانندمشکلات اجتماعی رامدیریت کنند.ایده تشکیل این کمین توسط دانشجویان مددکاری اجتماعی که کارورزی جامعه ای خودرا درسازمان جوانان هلال احمر می گذراندند شکل گرفت. عنوان طرح ایشان آموزش پیشگیری از تصادفات رانندگی با رویکرد مددکاری اجتماعی است، البته کمپین بخشی ازپروژه دوستان است ودرآینده نزدیک سایراجزای آن ارایه خواهد شد. برای اجرای شدن این طرح نیاز به حمایت مادی ومعنوی بود. این موضوع بامدیرگروه محترم مددکاری دانشگاه علوم بهزیستی جناب دکترحسین فکرآزاد و رئیس انجمن مددکاران ایران جناب دکتر موسوی چلک مطرح وپس ازموافقت این عزیزان هماهنگی های لازم انجام شد.
در پیامهای این کمپین ذکر می شود که قرار است روی افراد و انسانها تمرکز شود. به طور مشخص آمار یا تحلیلی وجود دارد که نشان دهد سهم نیروی انسانی در ایجاد تصادفات چقدر است؟ آیا بهتر نیست بر اصلاح صنعت خودرو و مقاوم سازی وسایل نقلیه یا جاده سازی ها تمرکز کرد؟
به طورکلی چهار عامل درتصادفات رانندگی تاثیر گذارند.عامل راه ،عامل وسیله نقلیه ، عامل محیط(شرایط جوی،نور ،دید و…) وعامل انسانی. ازبین عوامل مذکور براساس یافته های علمی وگزارش سازمان بهداشت جهانی عامل انسانی بیشترین تاثیر گذاری را دروقوع تصادفات دارد. یعنی بالاتر از۷۰ درصد. ازطرف دیگر پرداختن به سه عامل دیگر زمان بر وپرهزینه است واثربخشی آن مانند عامل انسانی نیست .
شما سالها در سازمان جوانان هلال احمر در مقام معاون حضور داشته اید و با بحرانهای مختلف از نزدیک درگیر بوده اید. آیا با تعریف و شاخصهای موجود می توان گفت که سوانح رانندگی در سالهای اخیر در حد بحران قرار گرفته است؟
در اینجا برای مشخص شدن تعریف بحران وپذیرش یا عدم پذیرش تصادفات رانندگی بعنوان بحران باید مختصرا توضیحاتی را ارایه نمایم. هر واقعه ای که جان و مال انسانها را به گونه ای به خطر بیاندازد که نیاز به اقدام فوری و اضطراری داشته باشد، را اصطلاحاً بحران گویند. لازم به توضیح است که با توجه به متون علمی مربوط به مدیریت بحران در مییابیم که کلمه Emergency به طور کلی به کلیه حوادث و بحران ها اطلاق میگردد. حال آنکه با ملاحظه دقیق متون علمی مربوط به مدیریت بحران به نظر میرسد که از کلمه Disaster در زمانی که منظور ما حوادث و بحرانهای طبیعی میباشد استفاده شده و کلمه Crisis معادل حوادث و بحرانهای انسان ساز یا طبیعی میباشد.در واقع هر حادثه ای در صورت عدم کنترل بهینه بالقوه قابلیت تبدیل شدن به یک بحران را دارد.در دوران جنگ تحمیلی ما سالانه به طورمیانگین هجده هزار نفر شهید داشتیم وتمام توجه کشورمعطوف مدیریت جنگ بود.درحالی که آمار ارقام کشته شدگاه درتصادفات رانندگی در دهه گذشته رقمی بین ۱۹ تا ۲۷ هزارنفردر هرسال است.رقم معلولان حادث ازتصادفات بیش ازهفت برابر این آماروکل مصدومان هم سالانه بیش ازهفتصد هزار نفراست،وتنها نهادی که مداخله جدی در تصادفات را دارد پلیس است.شاید اگر میزان عمرازدست رفته وهزینه های مادی مثل هزینه های بیمه ای و… را درنظر بگیریم آنوقت می توانیم بپذیریم که موضوع تصادفات درکشور ما دروضعیت هشدار دهنده ای است.حال شما قضاوت کنیدکه تصادفات رانندگی می تواند جنبه بحران داشته وتوجه بیشتری داشته باشد یانه.
در ماه های اخیر جنبشهای مسالمت آمیز یا همان کمپین مختلفی در کشور و حتی دنیا در مورد مسائلی مانند حقوق بشر، ایدز، گروه های آسیب پذیر اجتماعی و محیط زیست انجام شده اند و معمولا هدفهای اجتماعی یا اقتصادی را هدف خود اعلام کرده اند. آیا کمپین پیشگیری از تصادفات تنها یک الگوبرداری از این جریان است؟ آیا سابقه یا شواهدی در موثر بودن ورود متخصصین روانی اجتماعی در این حوزه وجود دارد؟
ببینید کمپین ابزاری برای ترویج فعالیت های بشردوستانه،پیشگیرانه وعام المنفعه است.این ابزار توسط متخصصان مختلف برای ترویج یک اندیشه درسطح جامعه وحساس سازی شهروندان، مسئولان،سیاست گذاران وگروه های تاثیر گذار درنظر گرفته می شود.کمپین های مربوط به متخصصین روانی اجتماعی در تصادفات درجوامعی که بامعضل تصادفات مواجه هستند،مسبوق به سابقه است.ونتایج قابل توجهی دربسیج اجتماعی برای مقابله با این معضل وحفظ سلامت شهروندان داشته است. پیشگیری از تصادفات رانندگی، به یک اراده جمعی نیاز دارد و یک عزم همگانی می خواهد
پیام مشخص این کمپین در ایام نوروز چیست؟ مخاطب اصلی این کمپین افکار عمومی است یا مسئولین و سیاستگذاران؟
درواقع کمپینی که شروع کرده ایم چندین پیام دارد. پیام اول اعلام آمادگی حرفه مددکاری اجتماعی درجهت نقش آفرینی درقبال این معضل بهداشتی واجتماعی درجامعه است. پیام دوم تبیین جایگاه مددکاران اجتماعی در پیشگیری از تصادفات رانندگی وپیام دیگرتوجه به رویکرداجتماعی بجای رویکرد پلیسی درپرداختن به امر تصادفات رانندگی است.همچنین به صورت غیرمستقیم زوایای پنهان تصادفات وپیامدهای روانی واجتماعی رادرفضای مجازی هشدارگونه مطرح کرده ایم.
آیا این حرکت قرار است ادامه پیدا کند یا هدف معتقدید هدف شما هشدار دادن و حساس کردن است و بقیه کار بر عهده مسولین است؟ اگر ادامه دارد ممکن است لطفا کمی درباره ادامه حرکت توضیح دهید؟
خوب همانطور که درسطور قبلی مطرح کردم این کمپین بخشی ازکارماست که باپیشنهاد جناب موسوی چلک با نوروز مقارن شد. درادامه مسیر برنامه های دیگری برای فراگیری بیشترمقوله پیشگیری اجتماعی ازتصادفات پیش بینی کرده ایم ،که یکی ازآنها راه اندازی یک وب سایت تخصصی زیر نظرانجمن مددکاری ایران دراین حوزه است. در ادامه کار توسعه همکاری انجمن با سایر نهادهای مرتبط برای فراگیر کردن آموزش ها لحاظ شده است.برگزاری کارگاه های آموزشی برای مددکاران اجتماعی درخصوص نحوه مداخله آنها دراین زمینه ازدیگر موارداست.
ما در حوزه تصادفات، یک نهاد کاملا تخصصی به نام پلیس راهنمایی و رانندگی داریم که مطابق گزارشهایی که اعلام کرده اند اقدامات پیشگیرانه مختلفی در سالهای اخیر انجام داده اند. آیا این اقدامات توانسته تصادفات را کنترل کند؟ اگر نه دلیل اصلی ناکامی پلیس در کنترل تصادفات را در چه می بینید؟
قطعا پلیس تلاش زیادی دراین حوزه انجام داده است.اما گستره کاربه حدی است که تاثیر گذاری مداخله پلیس رامحدودمی کند.اگرتلاش های پلیس دراین سالها نبود باافزایش تعداد خودروها، تعداد کشته شدگان که در سال ۱۳۸۳ حدود ۲۷ هزار نفر بود، درسال ۱۳۹۲ به عدد فاجعه باری می رسید! ولی می بینید که این اقدامات ارزشمند باعث شده تعدادکشته شدگان درسال ۱۳۹۲ درمرز نفر۱۹۰۰۰ متوقف شود.مشکل این است که همه چشمها به پلیس دوخته شده واین خطا است. نیاز به مداخله همه جانبه وجود دارد . درکشورآلمان ظرف چهل سال تعداد کشته شدگان از۲۱۳۳۲ نفر به ۳۶۰۰ نفررسیده وقراراست تاسال ۲۰۲۰ این رقم هم چهل درصدکاهش پیدا کند.سوال این است که آیا این تاثیر گذاری صرفاً بامداخله پلیس، شرکت های خودروسازی و راه سازی انجام شده؟ نه. بلکه با مشارکت همه جانبه و همکاری بین ارکان تاثیر گذار درجامعه شکل گرفته است. دانشگاه هایی که متخصصان روانی اجتماعی راتربیت می کنند هم نقش داشته اند. حتی کلیسا ها وبخش های خصوصی تاثیر گذار بوده اند.
برنامه عمل یا رویکرد مشخصی برای ورود مددکاران اجتماعی در این بحث وجود دارد؟ آیا این برنامه عمل با وظایف مددکاران اجتماعی همخوانی دارد؟
بله، تجارب ارزشمندی دراین زمینه درکشورهای پیشرو وجود دارد. که می توانیم ازآنها در تدوین مدل بومی خودمان بهره گیری کنیم.برای مثال اگر مدل متداول پیشگیری در سه سطح را درنظر بگیریم.درسطح اول موضوع تربیت درمهدهای کودک ،مدارس وآموزشگاههای رانندگی راداریم.درسطح دوم موضوع مشاوره، آموزش وبازتوانی مطرح است ودرسطح سوم درمان انفرادی وگروه درمانی متخلفان را می توان دنبال کرد. مطالعات نشان می دهد بعضی ازگروه ها در تصادفات میزان حادثه آفرینی بیشتری دارند. مثلا جوانانی که سابقه رانندگی پایینی دارند و یا افرادی که تجربه مصرف مشروبات الکلی، موادمخدر و داروهای روان گردان دارند. می توان با ظرفیتی که کلینیک های مددکاری اجتماعی و مراکزمشاوره وروان شناسی دارند به این گروه ها خدمات تخصصی ارایه نمود ودرنهایت حجم تصادفات راکاهش داد.
چه ارگانها یا بخشهایی از جامعه درتحقق این برنامه عمل کمک خواهند کرد؟ آیا پیش بینی لازم انجام شده است؟
فکر می کنم پاسخ به این سئوال رادرسطور بالا مطرح کردم. درکنارپلیس راهور، هلال احمر ، وزارت راه و شهرسازی، صدا وسیما واورژانس، نهادهای دیگری نظیر دانشکده های مددکاری اجتماعی و روانشناسی، حوزه های علمیه، وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم وسازمانهای غیر دولتی نظیر انجمن مددکاری اجتماعی و سازمان نظام روان شناسی و… می توانند نقش آفرینی کنند. البته اخیرا تعاملات ارزشمندی دراین زمینه شروع شده که امیدوارم درسال آتی شاهد ارتقای آن باشیم.