مراحل پاسخ روانی به بحران
- توضیحات
- نوشته شده توسط مددکار آنلاین
- دسته: مداخلات روانی و اجتماعی در حوادث و سوانح
به طور معمول به دنبال بحران هایی همچون سیل و زلزله، افراد از مراحل مختلفی عبور می كنند كه عبارتند از:
1- اثر یا ضربه: این مرحله طی چند دقیقه اول پس از سانحه رخ می دهد. طی این دقایق افراد دچار رعب و وحشت می شوند، گاه نیز حالت هایی همچون بهت زدگی و درماندگی مشاهده می گردد. در این مرحله افراد قدرت انجام هیچ كاری را ندارند. این حالت معمولا گذرا و كوتاه مدت است و در اكثر موارد قبل از رسیدن نیروهای كمكی پایان می یابد. باقیماندن در این مرحله، نیازمند مداخله فوری است.
2- قهرمان گرایی: در ساعات اولیه رخ می دهد. مردم سعی می كنند به كمك هم كاری انجام دهند و افراد احساس مسئولیت می كنند، به طور داوطلبانه در امداد رسانی شركت مینمایند. به این ترتیب تا قبل از رسیدن نیروهای كمكی بسیاری از كارها را خود افراد بازمانده انجام میدهند. نكته مهم در مورد این مرحله این است كه تحریك پذیری افراد طی این مرحله بسیار بالاست ودر عین حال درجات بالایی از گذشت و فداكاری را از خود نشان می دهند. مسئله دیگر نیاز به ایجاد هماهنگی و رهبری با هدف افزایش تأثیر فعالیتهای داوطلبانه است.
3- امیدواری و فراموشی غم : یک هفته تا چند ماه پس از حادثه بروز می کند. این مرحله با رسیدن نیروهای كمكی و آغاز توزیع كمكها آغاز میگردد. توزیع كمكها در پیدایش تعادل روانی ، كاهش اختلالات شدید عاطفی و حس خشم و انتقام جویی موثر هستند.
4- روبرویی با واقعیت ها: این مرحله حدود 2 تا 3 ماه بعد از وقوع فاجعه آغاز می شود، یعنی زمانی كه اكثر نیروهای امداد از منطقه خارج می شوند. در این مرحله، بازماندگان متوجه عمق خسارتها و جبران ناپذیری میزان زیادی از خسارات می گردند. در این مرحله باز ماندگان نیازمند حمایتهای روانی بیشتری هستند. چرا كه مجدداً روحیه خود را از دست می دهند، افسرده و مضطرب می گردند و احساس تنهایی شدیدی می كنند. ایجاد روحیه امید و اعتماد و دقت در توزیع عادلانه هر گونه امكانات در این مرحله از اهمیت بسیاری برخوردار است.
5- تجدید سازمان: بین 6 ماه تا یكسال پس از فاجعه رخ می دهد. بازماندگان شروع به بازسازی روانی و از سر گرفتن زندگی روز مره خود می کنند. افراد به این نتیجه می رسند كه بازسازی زندگی با اتكا بر توانایی های خود آن ها امكان پذیر است.
آگاهی از این واکنش ها کمک می کند تا عکس العمل های روانی آسیب دیدگان را بشناسید و نحوه برخورد با آنها را دریابید. این حالتها از هم جدا نیستند و الزاماً بترتیب نیز رخ نمی دهند. دربرخی از زلزله بعضی از این مراحل برجسته نیستند( بعنوان مثال درزلزله بم مرحله سوم تقریباًٌ وجود نداشت). اقدام مناسب هنگام مواجهه با این حالت ها مردم را منسجم کرده و به آنها انگیزه می دهد تا با حوادث دست وپنجه نرم کنند. هدف نهائی ما رسیدن هرچه سریعتر بازماندگان به مرحله تجدید سازمان است.